پارت 23

به خاطر اینکه نیومد پارت قبلی و دیر اپلود شد برای تنبیه یه پارت دیگه هم میزاریم😁
🍓کوک و ات رفتن تو اتاق 🍓

_وادفاککک این چه کاری بود من کردم؟
+الان ارباب منو بوسید؟ این خیانت به لیا است؟ وااو
_بهتره این رو فراموش کنی و بری سراغ کارات..
(تمرکز کافی نداشت)
_خب اها خواب درمان هر دردی هست😂😐میریم یه خواب طولانی داشته باشیم ازاتاق کارش امد بیرون و کنار لیا دراز کشید اما..
(فردا صبح) 7:45
+رفت و صبحونه رو با خدمتکارا درست کرد
(کوک امد پایین)
☆رز

☆ارباب دیشب نخوابیدی؟
_چطور؟(بی حال)
☆چشماتون پف کرده و خسته هستید
(یه دفعه از پله ها صدای لیا امد)
✓رزی فکر نکنم به تو ربطی داشته باشه
☆بله خانم فقط اینکه اسم من رز نه رزی
✓هرچی که هست رزیتا (برای حرصش این کار رو کرد)
☆باش خانوم (ریلکس)
✓ات امروز برای صبحانه چه کار کردی؟ هوم؟
+من صبحانه اب پرتقال و پنکیک و تخم مرغ درست کردم و برای شما قهوه مخصوص روزانتون.
✓ایی ایی ات یادت رفت؟
+چی یادم رفت؟
✓هاهاها (خنده) یادت رفت من گفتم از این به بعد شیر میخوام برای صبحانه
+اما باور کنید به من نگفتید..!!
✓ایشش خیلی فراموش کاری ات 😡😡
+منـ..
_بس کنید! ات از این به بعد تو توی شرکت کار میکنی
✓چرا باید اونجا کار کنه؟
_عزیزم به خاطر خودته.... چون نمیخوام حواس پرتیش اذیتت کنه
✓(خر ذوق) باش باش عزیزم هر کاری دوست داری بکن
_باشه عزیزم❤
پارت 23
دیدگاه ها (۴)

23

رقاص مرگ 24

22

رقاص مرگ

پارت ۱۸ات: اول لباس بپوشم یا میکاب کنم اول لباس میپوشم ات یه...

پارت ۱۴: “حرف‌هایی که نباید گفته می‌شد”(فیک: عاشق بودن به اج...

پارت۱۱(فردا صبح) ات: جنگکوک، جنگکوک، بیدار شو جنگکوک: ای باب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط