باور نداشتم که زنی بتواند

باور نداشتم که زنی بتواند
شهری را بسازد و به آن
آفتاب و دریا ببخشد و تمدن
دارم از یک شهر حرف می زنم
تو سرزمین منی
صورت و دست های کوچکت
صدایت
من آنجا متولد شده ام
و همان‌جا می میرم



:
دیدگاه ها (۶)

زندگے مثل بازے "حکمه " حتما لازم نیست دست خوبے داشته باشے اگ...

نــہ اینڪـہ زانـو زده بـاشـــم ؛نــہ ...فقــــط تنهــایے سنگ...

وصیت کرده امقلبم را به کسی شبیه خودم بدهند می خواهم بعد از م...

این روزها،..♘➚♘➚➛➬➙➛➬➙➬➙من شده ام پنج شنبه...♘➚➛➬➙➛➬➙➬➙و توش...

سلام ، بعضی یا شایدم....بیشتر کار اشتباه انجام میدیم بعد توج...

هنوز هیچی نشده شروع کردم

A girl from tomorrow(part 8)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط