کاش بیدارم کنی تا خواب شیرینت شوم

کاش بیدارم کنی تا خواب شیرینت شوم
دردهایت را بگو بگذار تسکینت شوم

عمر دست اوست اما جان تو جان من است
با تو پیمانی که بستم ذوق پنهان من است

عصر #پاییز تو را،صبح بهاری می کنم
زندگی را باز در جان تو جاری می کنم

کاش بیدارم کنی تا خواب شیرینت شوم
دردهایت را بگو بگذار تسکینت شوم

#پاییز
#چالس
دیدگاه ها (۷)

دوباره #پاییز    اما نه ((فصل خزان)) زرد!    دوباره پاییز   ...

#پاییز که می شودانگار از همیشه عاشق ترمدر تمام طول پاییزنمنا...

او می‌رسد که باز هم عاشق کند مرااو قول داده است به قولش وفا ...

#پاییز که همیشه صدای خش و خش برگ ها در گذر ها نیست،#پاییز که...

می خواهمت برای روزهای ابتدای پاییز...عاشقت می شومدر تک تک جو...

از تو سکوت مانده و از من، صدای توچیزی بگو که من بنویسم به جا...

آیت الله بهجت(ره):تکان میخوری بگو یا صاحب الزمان،می نشینی بگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط