خب حرف حساب شما چیه آقا

-خب حرف حساب شما چیه آقا ؟

حرف حسابمُ دیگه ده دفه گفتم ؛
بلیت میخوام واسه طهران،
تی بی تی یا تهران پیما فرق نداره ...

-ببین عزیزم ما اینجا کار و گرفتاری زیاد داریم ،
این همه مسافر منم ده دفعه اس- دارم به شما توضیح میدم ،
اینجا تهرانه ،
تهران به طهرانم خط نداره ...
یعنی چی بلیت طهران میخوام؟

آره گفتی ،
همه میگن ولی من حواسم جمعِ ،
کجاش طهرانه حرف الکی میزنی؟
یه بلیت بنویس ما میخوایم بریم طهران ..
ناهار و نمازم نگه داشتی صدام کن ،
من یه بیرون برم ...

-ببین ، دیوونه ای؟
مشکلی چیزی داری؟

عجبا ...!
ما بعد یه عمر ،
حالا تازه باید به تو ثابت کنیم دیوونه ایم یا چی؟

-خو پس چی میخوای ،
یه ساعته مصدع ما شدی اینجا تو!؟

بیبین انتظامی ،
والا جون هرچی مردِ ما واسه خودمون
معقول دیوونه ای بودیم ،
همه میدونن بعد حبیب آسایشگاه دیگه موندن نداشت ،
خوشبخت شد ما جا مونده بودیم ،
هر روز آرزو میکردیم کاش مام یه جوری مثه اونا
راحت کلکمون کنده شه ،
جون میکندیم تنهایی مدیریت دید بغ کردیم ،
اومد گفت:آقا مرخصی ،
جای شما دیگه اینجا نیست ،
گفتیم واسه چی؟
گفت اینجا جای حال خوباس ،
شما مرخصی باس بری بیرون قاطیه بقیه ...!

-مدیریت؟
خب راس گفته دیگه!
لابد حالت بهتر شده ،
دورت تموم شده مرخصت کردن ،
حالا چرا اومدی اینجوری یخه مارو گرفتی؟
دیدگاه ها (۱)

در آهنی رو پشت سرمون بستن ...به خودمون گفتیم پسر ،یه زندگی ت...

من دیوونم درست ،ولی آخه مگه توام دیوونه نبودی؟مگه همیشه سر ن...

من قلب خویش را بین دو احساس متناقض می یابم ؛وحشت از زندگی و ...

هوای فردا دوده ، آبیه ، زرده ، سارین و خردله ، رنگین کمونه ن...

#رئیس پدرم#PART_6 وقت حالم خوب شد بلند شدمصدای بحث چند نفر م...

part2🦋لویلا« وقتی رئیس گفت میتونم از فردا کارمو شروع کنم خوش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط