تکپارتی فلیکس درخواستی وقتی خواهر سالشی و اون میبینه

تکپارتی فلیکس درخواستی: وقتی خواهر ۱۴ سالشی و اون میبینه دستت رد تیغه:


روز جدیدی رو شروع کردی.. ولی مزخرفترینش همین امروز بود.. فشار زیادی رو تحمل میکردی.. از یجا به بعد خودزنی کردن شده بود. کار هرشبت ... فلیکس برادر بزرگترت بود ونمی دونست چه فشاری روته... تاینکه یه شب فرار شد پیشش بخوابی:



علامت ات÷. فلیکس×


×بخدا اگر لگد بزنی با پا پرتت میکنم پایین..

خنده ای کردی:

÷من کی لگد زدم؟

فلیکس پوکرفیس بهت نگاه کرد:

×عزیزم... من یه شب کنارت خوابیدم زدی وسط ناکجا آبادم...

÷اوه.. اوه معذرت میخام (خنده)


رفتین سمت تخت و کنارش دراز کشیدی از بخت بدت آستین لباست بالا رفت وفلیکس چشمش خورد به دستت:

×این کوفتی چیه؟؟رودستت؟؟

ترسیده پاشدی ودستتو قایم کردی:

÷هی..هیچی...

فلیکس با عصبانیت داد زد:

÷گفتم اون لعنتی روی دستت چیه جوابمو بده... هااا اون چیه... دستتو بده ببینم‌.. بجنب..

÷هیچی نیست بخدااا..

×دستتو نمیدی؟؟

فلیکس به سمتت اومد واستینتو داد بالا عصبانیت تبدیل به بغض شد:

×این چیه اخه؟؟ چرا باخودت اینکارو کردی؟ چرا بهم نگفتی چه فشاری روته؟؟ این این زخما...

گریش شدید تر شد که بغلش کردی:

÷متاسفم. ... فقط همینو میتونم بگم..

×قول بده قول بده دیگه اینکارو نکنی ...

÷باشه قول میدم..



واون شب تو بغل برادرت اشک ریختی..


پایان
دیدگاه ها (۵)

تکپارتی درخواستی لینو : وقتی که جفتتون باید روی تخت بخوابین ...

تکپارتی درخواستی چان: وقتی خواهر ۱۴سالشی و بخاطر اینکه با دو...

یکی بیاد یه موضوع تکپارتی از استری کیدز بدهههه حوصلم سررفته

به اجبار :. پارت ۱۱ولی این پایان ما جرای مهمونی نیست عزیزان....

سناریو فیلیکس

ادامه سناریو وقتی به اجبار باهاشون ازدواج کردی..

وقتی حاملی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط