ادامه تکپارتی
ادامه تکپارتی
ا.ت:جیهوپ من میخوام بچه مونو سقط کنم
نکته:بچه ها جیهوپ یادش آمد اونشب باهاش خوابیده که ا.ت حامله شده
جیهوپ:چی چی نفهمیدم تو الان چه زری زدی چرا فک کردی میزارم بچه بکشی(داد)
که یهو گوشی ا.ت زنگ خوردم
ویو(ا.ت)
یهو گوشیم زنگ خورد دکتری که واسه سقط بچه گرفته بودم بود جواب ندادم که هوپی گوشی رو از دستم گرفته برداشت گذاشت رو بلندگو
دکتر:خانم ا.ت لطفا امروز ساعت**بیاین برای سقط بچه ممنون (قطع کرد)
جیهوپ:چرا چرا میخوای امید کوچولومونو بکشی چرا لعنتی(عربده)
ا.ت:چون میدونستم تو آمادگی پدر شدن نداری میدونم میخوای همینو بگی(با گریه شدید بچه ا.ت هر حرفی میزنه با گریه هست دیگه نمیگم)
جیهوپ:محکم بغلش کردم نه بیب من خیلی هم آمادم تازه درباره خودمون با ارمی ها حرف زدم اونها هم از قبل میدونستن واقعا خیلی خوشحالم بیب لطفا از بچه مون خوب مراقبت کن باشه منم مراقبه هر دو تونم نمیزارم از چیزی ناراحت باشین و ا.ت خانم لطفا بشینید سرپا واسه بچم خوب نیست
ا.ت:چشم آقای محترم (خنده)
جیهوپ: آخ قربونه اون خنده هات بشم زندگیم
رفتم لبشو بین لبام جا دادم انقدر که نفسمون دیگه داشت بند میومد جدا شدم
ا.ت:جیهوپ چیکار میکنی نفسم داشت بند میومد (مشت میزنه به سینه جیهوپ )
جیهوپ: ببخشید زندگیم تو فقط ماله خودمی فندق کوچولو
خندیدمو محکم همدیگرو بغل کردیم و خوابیدیم و با خوشی و خوشحالی کناره اعضا و بچمون زندگی خوبی رو سپری کردیم
پایان
لایک و کامنت و فالو فراموش نشه
ا.ت:جیهوپ من میخوام بچه مونو سقط کنم
نکته:بچه ها جیهوپ یادش آمد اونشب باهاش خوابیده که ا.ت حامله شده
جیهوپ:چی چی نفهمیدم تو الان چه زری زدی چرا فک کردی میزارم بچه بکشی(داد)
که یهو گوشی ا.ت زنگ خوردم
ویو(ا.ت)
یهو گوشیم زنگ خورد دکتری که واسه سقط بچه گرفته بودم بود جواب ندادم که هوپی گوشی رو از دستم گرفته برداشت گذاشت رو بلندگو
دکتر:خانم ا.ت لطفا امروز ساعت**بیاین برای سقط بچه ممنون (قطع کرد)
جیهوپ:چرا چرا میخوای امید کوچولومونو بکشی چرا لعنتی(عربده)
ا.ت:چون میدونستم تو آمادگی پدر شدن نداری میدونم میخوای همینو بگی(با گریه شدید بچه ا.ت هر حرفی میزنه با گریه هست دیگه نمیگم)
جیهوپ:محکم بغلش کردم نه بیب من خیلی هم آمادم تازه درباره خودمون با ارمی ها حرف زدم اونها هم از قبل میدونستن واقعا خیلی خوشحالم بیب لطفا از بچه مون خوب مراقبت کن باشه منم مراقبه هر دو تونم نمیزارم از چیزی ناراحت باشین و ا.ت خانم لطفا بشینید سرپا واسه بچم خوب نیست
ا.ت:چشم آقای محترم (خنده)
جیهوپ: آخ قربونه اون خنده هات بشم زندگیم
رفتم لبشو بین لبام جا دادم انقدر که نفسمون دیگه داشت بند میومد جدا شدم
ا.ت:جیهوپ چیکار میکنی نفسم داشت بند میومد (مشت میزنه به سینه جیهوپ )
جیهوپ: ببخشید زندگیم تو فقط ماله خودمی فندق کوچولو
خندیدمو محکم همدیگرو بغل کردیم و خوابیدیم و با خوشی و خوشحالی کناره اعضا و بچمون زندگی خوبی رو سپری کردیم
پایان
لایک و کامنت و فالو فراموش نشه
۲.۸k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.