به نام عشق
به نام عشق
PART 11*
که بچه ها سریع اومدن داخل
هوسوک : چیشده ؟؟!!
یونگی : اینجا چه خبر سر صبحی ؟!
ته : ...
کوک : ملو خوبی ؟!
ملو : آره
ته : گمشو ( عصبی )
همه با تعجب داشتیم نگاه اش میکردیم
ته : کَری گفتم گمشو
کوک : چیزی شده ؟؟! دعوا کردین ؟!!!
ته : بیا ببین
نمیدونم چی بود که کوک با چشم های درشت که به خاطر تعجب بود گفت : ملودی !!!!
نامی : مگه چیه که اینجوری زل زدین به
اون ( لپ تاپ )
که کوک ازش لپ تاپ گرفت بست گفت : هیچی
ته خنده عصبی کرد .
ته : هیچی، گمشو دیگه نمیخوام از ده متریم هم رد بشی برو
ملو : باشه ، ولی پشیمون میشی ( بغض )
ته : فقط گمشو
رفتم داخل اتاق خودم کوک اومد اون عکس رو نشونم داد ، عکسه طوری بود که انگار من داشتم به ته خیانت میکردم
سریع گفتم : فوتوشاپه کوک تو که باور نکردی ؟! نه
عکس رو حذف بعدش کوک بغلم کرد
کوک : معلومه که باور نکردم
ملو : دیگه نمیخوام اینجا بمونم
کوک : به هر حال کمپانی که می بینیش
ملو : میرم
کوک : باشه هر طور راحتی ، کاری داشتی زنگ بزن من همیشه پشتتم
بعد از اتاق رفت بیرون منم وسایلم و سویچ ماشینم رو برداشتم بچه ها نبودن خونه خیلی ساکت بود که جیمین از دستشویی اومد بیرون جیم : جایی میری !!!
ملو : آره ، میرم خونه ی خودم .
جیم : به خاطر یه دعوا ؟!!
ملو : من رفتم ، خداحافظ
جیم : مراقب خودت باش
________
خونه ملودی °^°
اولین بار میام برام عجیبه
یعنی انقد راحت باور کرد توی اینترنت گشتم ولی خبری از اون عکس نبود چطور ممکنه که همچنین چیزی پخش نشده باشه کمپانی هم چیزی نگفته
#ته #کوک #رمان #وانشات #یونگی #نامی #نامجون #هوسوک #جین #آرمی #بی تی اس #شوگا #جیمین #BTS# army
PART 11*
که بچه ها سریع اومدن داخل
هوسوک : چیشده ؟؟!!
یونگی : اینجا چه خبر سر صبحی ؟!
ته : ...
کوک : ملو خوبی ؟!
ملو : آره
ته : گمشو ( عصبی )
همه با تعجب داشتیم نگاه اش میکردیم
ته : کَری گفتم گمشو
کوک : چیزی شده ؟؟! دعوا کردین ؟!!!
ته : بیا ببین
نمیدونم چی بود که کوک با چشم های درشت که به خاطر تعجب بود گفت : ملودی !!!!
نامی : مگه چیه که اینجوری زل زدین به
اون ( لپ تاپ )
که کوک ازش لپ تاپ گرفت بست گفت : هیچی
ته خنده عصبی کرد .
ته : هیچی، گمشو دیگه نمیخوام از ده متریم هم رد بشی برو
ملو : باشه ، ولی پشیمون میشی ( بغض )
ته : فقط گمشو
رفتم داخل اتاق خودم کوک اومد اون عکس رو نشونم داد ، عکسه طوری بود که انگار من داشتم به ته خیانت میکردم
سریع گفتم : فوتوشاپه کوک تو که باور نکردی ؟! نه
عکس رو حذف بعدش کوک بغلم کرد
کوک : معلومه که باور نکردم
ملو : دیگه نمیخوام اینجا بمونم
کوک : به هر حال کمپانی که می بینیش
ملو : میرم
کوک : باشه هر طور راحتی ، کاری داشتی زنگ بزن من همیشه پشتتم
بعد از اتاق رفت بیرون منم وسایلم و سویچ ماشینم رو برداشتم بچه ها نبودن خونه خیلی ساکت بود که جیمین از دستشویی اومد بیرون جیم : جایی میری !!!
ملو : آره ، میرم خونه ی خودم .
جیم : به خاطر یه دعوا ؟!!
ملو : من رفتم ، خداحافظ
جیم : مراقب خودت باش
________
خونه ملودی °^°
اولین بار میام برام عجیبه
یعنی انقد راحت باور کرد توی اینترنت گشتم ولی خبری از اون عکس نبود چطور ممکنه که همچنین چیزی پخش نشده باشه کمپانی هم چیزی نگفته
#ته #کوک #رمان #وانشات #یونگی #نامی #نامجون #هوسوک #جین #آرمی #بی تی اس #شوگا #جیمین #BTS# army
۳.۶k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.