عاشق رئیسم شدم♡پارت۳
عاشق رئیسم شدم♡پارت۳
خانمه:سرش رو از کامپیوترش بر داشت و از سرتا پا نگاهم کرد و گفت:سلام عزیزم خوش اومدی بیا بشین
رزومه ام رو خواست منم بهش دادم بعد گفت:خوبه عزیزم شما استخدام شدی فردا ساعت ۷ و نیم بیا به این آدرس
خانمه بهم اینو گفت و ی کارت بهم داد گفتم:خیلی ممنون چشم میبینمتون (خم شد)
خم شدم و از اونجا رفتم بیرون و به سمت کتابخانه راهی شدم
کوک ویو:
از اوستا خداحافظی کردم و اومدم بیرون که جیسو بهم زنگ زد
کوک:الو سلام
جیسو:سلام آقای کوک منشی که خواسته بودید رو استخدام کردم از فردا کارش رو شروع میکنه
کوک:خوبه باشه خداحافظ
و بعدش دیدم ته بهم پیا داده:
ته:های کوکی کارت که تمام شد بیا خونم تا باهام ی دست گیم بزنیم
کوک:باشه الان میام
گوشیمو گزاشتم توی جیبم و به سمت ماشینم رفتم و به سمت خونه ته راه افتادم که بعد از ۱۸مین رسیدم
.........
شرایط پارت بعد: ۵ لایک🙂
خانمه:سرش رو از کامپیوترش بر داشت و از سرتا پا نگاهم کرد و گفت:سلام عزیزم خوش اومدی بیا بشین
رزومه ام رو خواست منم بهش دادم بعد گفت:خوبه عزیزم شما استخدام شدی فردا ساعت ۷ و نیم بیا به این آدرس
خانمه بهم اینو گفت و ی کارت بهم داد گفتم:خیلی ممنون چشم میبینمتون (خم شد)
خم شدم و از اونجا رفتم بیرون و به سمت کتابخانه راهی شدم
کوک ویو:
از اوستا خداحافظی کردم و اومدم بیرون که جیسو بهم زنگ زد
کوک:الو سلام
جیسو:سلام آقای کوک منشی که خواسته بودید رو استخدام کردم از فردا کارش رو شروع میکنه
کوک:خوبه باشه خداحافظ
و بعدش دیدم ته بهم پیا داده:
ته:های کوکی کارت که تمام شد بیا خونم تا باهام ی دست گیم بزنیم
کوک:باشه الان میام
گوشیمو گزاشتم توی جیبم و به سمت ماشینم رفتم و به سمت خونه ته راه افتادم که بعد از ۱۸مین رسیدم
.........
شرایط پارت بعد: ۵ لایک🙂
۸.۱k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.