دوباره بارش افکار و خاطرات قدیم

دوباره بارش افکار و خاطرات قدیم،
که در کنار تو ای زنده رود من، جان یافت!
هنوز ماتم و مبهوت، از سوالی تلخ،
چه کس برای تن تو، رخت عریان بافت؟!

به امید بازگشت آب و آبادانی🙏 🌺
دیدگاه ها (۱۴)

والا وحشی یخیدم

کامنت پلیز لطفا بگید تولوخدا

مـادر بزرگ میگفت:آدم بوی غذایی را بشنوددلـش بخواهدو نداشته ب...

پست آخرسلام دوستای مهربونمخوبی بدی دیدید حلال کنید ازویس میخ...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط