مافیایه دلرباp12

الا:خب اگه هی بالا میاری یعنی..... (اینجارو اروم میگه) یعنی امکان داره حامله باشی
سانجو:هه😏 چیداری میگی من... من.... (شروع میکنه به گریه کردن)
سانجو ویو
وایی اگه حامله باشم چی چطوری میخوام زندگی کنم مامانم بفهمه داداشم بفهمه که پارم وایییی
الا😥:هی هی اروم باش بیا بریا فردا بریم ازمایش بدیم باشه؟
سانجو:هق.... با... شه... هق
اگه حامله باشم باید بچه رو سقط کنم ولی پول دارو رو از کجا بیارمممم
خیلی گرونه خدایااا
با این حرفا خوابم برد(بچه ها اینجا الا خونه ی سانجو مونده بوده و با هم خوابیدن الا رو زمین و سانجو هم کنارش اخه تخت ندارن)
♡♡♡♡♡پرش به فردا ظهر ساعت3:46 دقیقه ی سعول♡♡♡♡♡
سانجو ویو اماده شدم با الا رفتیم دکتر گفت اگه حامله باشی پول ویزیتشو برا شیرنی من میدم واییی خیلی استرس دارم اگه حامله باشم چییییی
پرستار:خانم گو شمایید؟
سانجو:بله (بلند می‌شه)
پرستار:بفرمایید داخل
سانجو:بله ممنون
رفتم داخل این اتاق اندازش از خونه ی ما بزرگ تر بود هه بدبختی رو حال میکنین
دکتر:سلام خانم گو خوش اومدین بفرمایید
رفتم سلام دادم رفتم نشستم من از امپول میترسیدم ولی مجبور بودم ازمایشو گرفت و گفت یه ربع دیگه میده
(پرش به یک ربع)
دکتر:خانم گو. جواب ازمایشوت
ادامه دارد.....
ممنونم از حمایت حاتون توت فرنگیام🍓🍓💜💖