روزی بود و روزگاریهمه شروعش زیباست من

روزی بود و روزگاری(همه شروعش زیباست من 😂🤌)
از راوی
ا/ت دختری زیبا و چشم مشکی که در ۳ سالگی در تصادف رانندگی خانواده خودش رو از دست میده(اههههه😭😭)
و هیچ کسی سر پرستی شو قبول نمیکنه
ا/ت از ۱۰ سالگی شروع به کار کردن در جاهای مختلف کرد و خودش تنها زندگی می‌کنه و به قدری کارررر می‌کنه که الان پولدار شده
ا/ت از الان ۱۷ سالشه و برای اینکه به یه مدرسه خیلیییییی معروف بره یه امتحان سخت میده قبول میشه (لی لی لی لی لی 🌷✨)
ویو ا/ت
صب پاشدم کار های لازم و انجام دادم صبحونه درست کردم و خوردم(دوستان توجه ا/ت الا برای خودش یه خونه بزرگ داره و تنها زندگی می‌کنه)
لباس‌فرمم رو پوشیدم و رفتم مدرسه اولین قدمی که بر داشتم خیلی خوشحال بودم و به قدری. ذوق داشتم که نزدیک بود غش کنم داشتم می رفتم که یه نفر جلوی پام جفتک انداخت و خوردم زمین (الهی بمیرم برات😭🤌)
ویو جونگ کوک
صب پاشدم رفتم کار های لازم رو انجام دادم رفتم مدرسه دیدم انگار یه دانش اموز جدیده نگاهش کردم دیدم دختره چه خوشگل بود خیلی ناز بود چشماش مشکی ش داشت از ذوق برق میزد جونگ کوک حواست کجاست تو عاشق نشدی نه اصلاااااااااااا دلم خواست اذیتش کنم رفتم جفتک انداختم جلو پاش کلا اصلا وقتی افتاد. انگار از زندگی سیر شده بود

اهه پام(کیوت مظلوم)
_دختر حواستو جمع کن،(خنده)
ادامه دارد......