هر روزی که آفتاب از پشت پنجره ها طلوع میکنه ؛
هر روزی که آفتاب از پشت پنجره ها طلوع میکنه ؛
صبح به دل آسمون میزنه ،من دل به حوالی خیال!
من هر صبح پای همین میز نشستم
به تماشای رد قدم نور از حصار بلورین شیشه ها رو تن دو لیوان چای خوش عطر...
هر روز منم و اسم تو و چند گلدون شعمدونی کنج تراس !
هوای دلتنگی دستات که بیپیچه بین موهای پریشون حال من ،
میترسم از انعکاس تصویر نبودنت توی آینه ها !
من تمام عصر با دو فنجون نسکافه ی داغ قاب شدم پشت همین پنجره ها ،
که تو از راه برسی
که تمام آرامش آغوش تو بشه سهم تن آشوب من !
که دل بی قید شب های جهانم به صدای تپش قلب تو مجنون بشه !
من انگار سالیان ساله که زندگیمو پشت همین روزمرگی های خیالم انتظار میکشم!
تو بیا سرانجام شو برای تمام این روزهای بی قراری !
بیا...!
بیا که یک عمر زندگی به من بدهکاری!
#ترانه_فرهمند
#میکاپ
صبح به دل آسمون میزنه ،من دل به حوالی خیال!
من هر صبح پای همین میز نشستم
به تماشای رد قدم نور از حصار بلورین شیشه ها رو تن دو لیوان چای خوش عطر...
هر روز منم و اسم تو و چند گلدون شعمدونی کنج تراس !
هوای دلتنگی دستات که بیپیچه بین موهای پریشون حال من ،
میترسم از انعکاس تصویر نبودنت توی آینه ها !
من تمام عصر با دو فنجون نسکافه ی داغ قاب شدم پشت همین پنجره ها ،
که تو از راه برسی
که تمام آرامش آغوش تو بشه سهم تن آشوب من !
که دل بی قید شب های جهانم به صدای تپش قلب تو مجنون بشه !
من انگار سالیان ساله که زندگیمو پشت همین روزمرگی های خیالم انتظار میکشم!
تو بیا سرانجام شو برای تمام این روزهای بی قراری !
بیا...!
بیا که یک عمر زندگی به من بدهکاری!
#ترانه_فرهمند
#میکاپ
۱.۷k
۱۲ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.