اگر این رود بداند

اگر این رود بداند
که من چقدر بی‌چراغ
از چَم و خَمِ این شبِ خسته گذشته‌ام
به خدا عصبانی می‌شود
می‌رود ماه را از آسمان می‌چیند.

اگر این ماه بداند
که من چقدر بی‌آسمان و ستاره زیسته‌ام
یعنی زندگی کرده‌ام ...، اگر این پرستو بداند
که من چقدر ترا دوست می‌دارم
به خدا زمین از رفتنِ این همه دایره باز ... باز می‌ماند!

چه دیر آمدی حالایِ صدهزار ساله‌ی من!
من این نیستم که بوده‌ام
او که من بود آن همه سال
رفته زیر سایه‌یِ آن بیدِ بی‌نشان مُرده است

#سید_علی_صالحی

@naghmehmihan
دیدگاه ها (۲)

اینکه دیگران را می بخشیم بد نیست.اما پس دادن جایگاه شان ,بزر...

من به باغ گل سرخزیر آن ساقه تر عطر را زمزمه کردم تاصبحمن به ...

تک پارتی درخواستی

صحنه,پارت یازدهم

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط