تک پارتی درخواستی
وقتی بعد از یه هفته برمیگرده خونه
هفت روز بود...
هفت روز بودن چان برات مثل هفت ماه بود نفسی کشیدی چراغ هارو روشن کردی صدای پیچیدن کلید داخل در اومد وقتی برگشتی انگار زمان برات کند شد چان اونجا بود
جوری لبخند زد انگار خستگی کل اون هفته از یادش رفت ماسکش هنوز روی صورتش بود و موهاش بهم ریخته نفسش کمی تند ولی لبخندش گرم آروم گفت
چان:ات
کیفش از دستش افتاده قشنگ معلوم بود عجله کرده تا تونسته خودش رو برسونه به سمتت قدم برداشت رسید روبروت دستش رو بالا آرد انگار میخواست ببینه خواب نیست آروم دستش رو دو انداخت و بغلت کرد چان آروم چشماش رو بست و گفت
چان:من داشتم دیونه میشدم بدون تو
آروم دستاش رو محکم تر گرفتی
کمی عقب رفت دستاش رو روی گونت گذاشت
ات:نمیدونی خونه بدون تو چقدر سرد بود
چان:خیلی چیزا رو فهمیدم این هفته ...هیچ جایی..موقع اجرا یا حتی استودیوم ..برام به انداره اینجا معنا نداره چون تو اینجایی
بعد خم شد نه برای بوسه برای اینکه پیشونیشو به پیشونیت تکیه بده
ات:هرروز قبل خواب به این فک می کردم که تو چیکار میکنی با کی حرف میزنی
چان لبخند آرومی زد و گفت چان:بسه دیگه من این جام
چشماتو باز کردی و گفتی ات:و همین بهترین چیزه امشب منه
*پایان*
هفت روز بود...
هفت روز بودن چان برات مثل هفت ماه بود نفسی کشیدی چراغ هارو روشن کردی صدای پیچیدن کلید داخل در اومد وقتی برگشتی انگار زمان برات کند شد چان اونجا بود
جوری لبخند زد انگار خستگی کل اون هفته از یادش رفت ماسکش هنوز روی صورتش بود و موهاش بهم ریخته نفسش کمی تند ولی لبخندش گرم آروم گفت
چان:ات
کیفش از دستش افتاده قشنگ معلوم بود عجله کرده تا تونسته خودش رو برسونه به سمتت قدم برداشت رسید روبروت دستش رو بالا آرد انگار میخواست ببینه خواب نیست آروم دستش رو دو انداخت و بغلت کرد چان آروم چشماش رو بست و گفت
چان:من داشتم دیونه میشدم بدون تو
آروم دستاش رو محکم تر گرفتی
کمی عقب رفت دستاش رو روی گونت گذاشت
ات:نمیدونی خونه بدون تو چقدر سرد بود
چان:خیلی چیزا رو فهمیدم این هفته ...هیچ جایی..موقع اجرا یا حتی استودیوم ..برام به انداره اینجا معنا نداره چون تو اینجایی
بعد خم شد نه برای بوسه برای اینکه پیشونیشو به پیشونیت تکیه بده
ات:هرروز قبل خواب به این فک می کردم که تو چیکار میکنی با کی حرف میزنی
چان لبخند آرومی زد و گفت چان:بسه دیگه من این جام
چشماتو باز کردی و گفتی ات:و همین بهترین چیزه امشب منه
*پایان*
- ۱۰.۷k
- ۱۰ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط