لیلای من باش و برایم شاعری کن

لیلای من باش و برایم شاعری کن
تا من شوم مجنون وهی دورت بگردم

در بزم چشمانت عزیز نازنینم
مشروب چشمانت بنوشم مست گردم

مولانا
دیدگاه ها (۱)

ببندم "شالو"می پوشم "قدک" را "بنازم" گردش "چرخ و فلک"را "بگ...

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوستتا کنم جان از سر رغبت فدا...

ای ز زلفت حلقه‌ای بر پای دلگر درین حلقه نباشد وای دلهر که را...

دادیم به یک جلوهٔ رویت دل و دین راتسلیم تو کردیم هم آن را و ...

پروانه ام پر می زنم دورت بگردمبر شعله ات سَر می زنم دورت بگر...

من نمی‌گویم که عاقل باش یا دیوانه باشگر به جانان آشنایی از ج...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط