داشت بازی🎮میکرد و کامل غرق بازی شده بود
داشتبازی🎮میکرد و کاملغرق بازیشدهبود
ا/ت:کنما اصلا گوش دادی چی گفتم
کنما:اههه بزن دیگه...چی...عا...آره شنیدم...برو برو آفرین بزنننن
با عصبانیت دسترو از دستش کشیدی:کنماااا
کنما خواست بخاطر کاری که کردی دعوات کنه ولی وقتی به صورتت نگاه کرد با چشمای پر از اشکت مواجه شد
کنما:ا/ت چان حالت خوبه...من متاسفم...
ا/ت:کنما دارم بهت میگم داریم از ژاپن میریم فرانسه دیگه نمیتوانم ببینمت اصلا گوش میدادی
کنما:چ...چی... یعنی چی داریم از ژاپن میریم...تو...تو نباید بری...قول داده بودی همیشه کنار هم میمونیم مگه نه
و شروع به گریه کردن کرد ، تو رو توی بغلش کشید و محکم بغلت کرد
با بغض و صدای ملایم: لطفاً...لطفاً نرو
متقابل بغلش کردی و آروم زمزمه کردی:شوخی کردم
کنما کمرت رو میگیره و از خودش فاصلت میده و با تعجب بهت نگاه میکنه
کنما:چی...چی میگی...مسخره کردی منو...برا چی...ا/ت میدونی من بدون تو میمیرم بعد با یه همچین چیزی شوخی میکنی...تو...
قبل از اینکه حرفش رو ادامه بده با گریه و صدای بلند گفتی:اگه بدون من نمیتوانی و از رفتنم ناراحت میشی پس چرا اصلا به من توجه نمیکنی...کنما من ده دقیقست دارم حرف میزنم فقط به بازی توجه میکنی...تو بیشتر وقتا داری تمرین میکنی یا مسابقه میدی ، خونه هم که هستی باز بازی کامپیوتری...منم آدمم خب
کنما:عااا...ا/ت من متاسفم واقعا نمیدونستم یه همچین حسی داری...قول میدم بیشتر حواسم بهت باشه... عاشقتم پیشی کوچولو...حالا بیا بغلم بشین دوتایی این مرحله رو رد کنیم بعد بریم بیرون قبوله
اشکان رو پاک کردی و با خنده سر تکون دادی بعد بغل کنما نشستی و دوتایی بازی کردید...
ا/ت:کنما اصلا گوش دادی چی گفتم
کنما:اههه بزن دیگه...چی...عا...آره شنیدم...برو برو آفرین بزنننن
با عصبانیت دسترو از دستش کشیدی:کنماااا
کنما خواست بخاطر کاری که کردی دعوات کنه ولی وقتی به صورتت نگاه کرد با چشمای پر از اشکت مواجه شد
کنما:ا/ت چان حالت خوبه...من متاسفم...
ا/ت:کنما دارم بهت میگم داریم از ژاپن میریم فرانسه دیگه نمیتوانم ببینمت اصلا گوش میدادی
کنما:چ...چی... یعنی چی داریم از ژاپن میریم...تو...تو نباید بری...قول داده بودی همیشه کنار هم میمونیم مگه نه
و شروع به گریه کردن کرد ، تو رو توی بغلش کشید و محکم بغلت کرد
با بغض و صدای ملایم: لطفاً...لطفاً نرو
متقابل بغلش کردی و آروم زمزمه کردی:شوخی کردم
کنما کمرت رو میگیره و از خودش فاصلت میده و با تعجب بهت نگاه میکنه
کنما:چی...چی میگی...مسخره کردی منو...برا چی...ا/ت میدونی من بدون تو میمیرم بعد با یه همچین چیزی شوخی میکنی...تو...
قبل از اینکه حرفش رو ادامه بده با گریه و صدای بلند گفتی:اگه بدون من نمیتوانی و از رفتنم ناراحت میشی پس چرا اصلا به من توجه نمیکنی...کنما من ده دقیقست دارم حرف میزنم فقط به بازی توجه میکنی...تو بیشتر وقتا داری تمرین میکنی یا مسابقه میدی ، خونه هم که هستی باز بازی کامپیوتری...منم آدمم خب
کنما:عااا...ا/ت من متاسفم واقعا نمیدونستم یه همچین حسی داری...قول میدم بیشتر حواسم بهت باشه... عاشقتم پیشی کوچولو...حالا بیا بغلم بشین دوتایی این مرحله رو رد کنیم بعد بریم بیرون قبوله
اشکان رو پاک کردی و با خنده سر تکون دادی بعد بغل کنما نشستی و دوتایی بازی کردید...
۵.۱k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.