بهش گفته بودم نمی توانی بری برای مسابقه ولی بازم منتظرت ب
بهش گفته بودم نمیتوانی بری برای مسابقه ولی بازم منتظرت بود بازی فینال بود
توی نیمه ی اول اصلا تمرکز نداشت فقط بین تماشا چیا دنبال تو میگشت که باعث شد پنج تا عقب بیوفتن داور سوت استراحت دو نیمه رو میزنه همچنان دنبالت بین مردم میگشت وقتی دیدی تمرکز ندارن و ممکنه ببازه تصمیم گرفتی خودت رو نشون بدی از پله ها پایین رفتی و به کناره زمین دویدی پشتش به تو بود داشت راجب بی حواسیش به کنما میگفت
کورو:کنما ببخشید اگه باعث شدم عقب بیوفتیم...عاشق شدم حالا هم امید الکی داشتم که دوستم داره و میاد
با شنیدن این محکم از پشت بغلش کرد
ا/ت: من از اول بین تماشاچیا بودم نمیتوانم بازی عشقم رو از دست بدم...شما همه فوق العاده بازی کردید
به سمتت برگشت و با تعجب بهت خیره شد بعد نیشخندی زد و محکم بغلت کرد و بغل گوشت زمزمه کرد
کورو:پس تماشا کن که چجوری میبرم...الآنم همینجا رو نیمکت بشین و تشویقم کن
نیمه دوم شروع شد
بازی رو ۴۲_۳۸ بردن با یه لبخند از سر موفقیت بهت نگاه کرد
وسط زمین دویدی و پریدی بغلش اونم تو هوا چرخوندت
کورو: دیدی بردیم
ا/ت: مطمئن بودم که باخت نمیدی عشقم
توی نیمه ی اول اصلا تمرکز نداشت فقط بین تماشا چیا دنبال تو میگشت که باعث شد پنج تا عقب بیوفتن داور سوت استراحت دو نیمه رو میزنه همچنان دنبالت بین مردم میگشت وقتی دیدی تمرکز ندارن و ممکنه ببازه تصمیم گرفتی خودت رو نشون بدی از پله ها پایین رفتی و به کناره زمین دویدی پشتش به تو بود داشت راجب بی حواسیش به کنما میگفت
کورو:کنما ببخشید اگه باعث شدم عقب بیوفتیم...عاشق شدم حالا هم امید الکی داشتم که دوستم داره و میاد
با شنیدن این محکم از پشت بغلش کرد
ا/ت: من از اول بین تماشاچیا بودم نمیتوانم بازی عشقم رو از دست بدم...شما همه فوق العاده بازی کردید
به سمتت برگشت و با تعجب بهت خیره شد بعد نیشخندی زد و محکم بغلت کرد و بغل گوشت زمزمه کرد
کورو:پس تماشا کن که چجوری میبرم...الآنم همینجا رو نیمکت بشین و تشویقم کن
نیمه دوم شروع شد
بازی رو ۴۲_۳۸ بردن با یه لبخند از سر موفقیت بهت نگاه کرد
وسط زمین دویدی و پریدی بغلش اونم تو هوا چرخوندت
کورو: دیدی بردیم
ا/ت: مطمئن بودم که باخت نمیدی عشقم
۵.۷k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.