از روی لب توست که در حاشیه ی قم

.
از روی لب توست که در حاشیه ی قم
هی شعبه زده حاج حسین و پسرانش
#حسام_بهرامی

آرام کسی رد شده اما ضربانش
باید بنویسم غزلی تا هیجانش…
عطر خوش نعنای تو در حلقه‌ای از دود
سرگیجه‌ی این شهر، من و نقش جهانش
آواز بیاتی و چه خوب است که یک شب
عریان بشوی در وسط جامه درانش
از روی لب توست که در حاشیه‌ی قم
هی شعبه زده حاج‌حسین و پسرانش
این شعر فقط تاب و تب رد شدنت بود
چیزی که عیان است چه حاجت به بیانش
دنباله‌ی موهای تو بر صفحه‌ی کاغذ
آرام کسی رد شده اما ضربانش…
دیدگاه ها (۱۱)

مــــــــــــــــــــن آرااااام دوستت خواهم داش...

یک اصفهانی برای شغل دوم یک کلینیک باز می کند با یک تابلو به ...

به سویم با لب خشک آمدی با چشم تر رفتیحلالم کن که از سرچشمه ی...

تو می رسی به من، به قطاری که راهیهمن می رسم به تو! به تماشای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط