تو می رسی به من به قطاری که راهیه

تو می رسی به من، به قطاری که راهیه
من می رسم به تو! به تماشای این سفر
#تو خیره ای که باز دوباره بگم: برو!
#من خیره ام که کاش بفهمی منم ببر

من خیره ام به تو، به تماشای ایستگاه
به خاطراتِ آخرِ توو #کافه نادری
گفتم بیا و این چمدونُ بگیر، برو
حالا که انتخابته از خاطرم بری!
دیدگاه ها (۷)

به سویم با لب خشک آمدی با چشم تر رفتیحلالم کن که از سرچشمه ی...

.از روی لب توست که در حاشیه ی قمهی شعبه زده حاج حسین و پسران...

من خیلی آدم منطقی. ریلکس. و مهربونی هستم ^_^منتها این مال وق...

توجه توجهاطلاعیه شماره 22...در ماه مبارک رمضان مسابقه آشپزی ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

اوایی از گذشته بخش اول:  خاطرات زندگی با یک دکتر روانی. 001 ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط