استاد قاتل من
استاد قاتل من
پارت 2
که یوهو......
(علامت% کسایی که توی این نماشیگاهن)
%وایییی اون اومده اینجاااا
%آره نگاش کن چقد جذابههه
%از نزدیک خیلی خوشگل تره فقط میتونستم اونو تو خوابام ببینم ولی الان توی واقعیت دیدمش
اون پسر جذاب با اومدنش دل تمام کسایی که توی اون سالن بودن و برد همه بجز ات
اومد روی سکو و تعظیم کرد
*سلام به همگی من کیم تهیونگم 😊 امروز اومدم تا چنتا از نقاشی های دیگمم به این نمایشگاه تحویل بدم(اگه تونستم عکسشو میزارم) آقای لی (فکنم فامیلی پدر ات بود یادم نی😂)
لی، بله آقای کیم بازم شاهکار کردین مثل همیشه
ته، ممنونم بفرمایید... و نقاشی هارو داد بهش
فلش بک به 7 ساعت قبل زیرزمین
%تروخدا نکنننن نههههه
مرد نقاب دار.. نه نه کوچولو این جوری که نمیشه چطوره دست. پا یا صورت
%ن. نن... نه نه نکن ترو خداااا هرکاری بگی میکنممم من که کاریت نکردممم
مرد سیاه پوش. پس نمیخوای انتخواب کنی نه؟.. باشه خدم میگم آمممم صورت.. صورت چطوره.. هه هههه ههه(غه غه های ترسناک میزد) و با شمشیرش روی صورتش از گونش تا کنار لبش و زد خون صورتشو پر کرد اون بطور وحشتناکی گریه میکرد و از درد ناله میکرد
پایان فلش بک
زمان حال
ات، واو عجب نقاشی ی جوریه
تهیونگ از پشت سرش یک دفعه میگه... مثلا چطوریه
ات. جیغغغغغغغغغغغغ
ته،آیییییییی گوشم سلیطههههه چخبرتهههه
ات، تو داری چه گو. هی میخوری پشت سر من یک دفعه در میای(فوش به ات آزاده)
ته. 😑...... اومدم ی سلامی عرز کنم الاغ
ات، میمون آفریقایی
ته، گراز وحشییی
ات، گاو ما.....
که اومد حرفشو بگه پدرش اومد گفت
لی، ساکتتتت دیگهههه این پشت چه خبره
ات، به تو چه کون تروبچه ای
ته، در حال پاره شدن از خنده و قرمز شدن
لی، ات ببین
ات، من تورو نمیبینم آقای روح
اهمممم این از پارت دو نظرتونو بگین لطفا💜💙💜
پارت 2
که یوهو......
(علامت% کسایی که توی این نماشیگاهن)
%وایییی اون اومده اینجاااا
%آره نگاش کن چقد جذابههه
%از نزدیک خیلی خوشگل تره فقط میتونستم اونو تو خوابام ببینم ولی الان توی واقعیت دیدمش
اون پسر جذاب با اومدنش دل تمام کسایی که توی اون سالن بودن و برد همه بجز ات
اومد روی سکو و تعظیم کرد
*سلام به همگی من کیم تهیونگم 😊 امروز اومدم تا چنتا از نقاشی های دیگمم به این نمایشگاه تحویل بدم(اگه تونستم عکسشو میزارم) آقای لی (فکنم فامیلی پدر ات بود یادم نی😂)
لی، بله آقای کیم بازم شاهکار کردین مثل همیشه
ته، ممنونم بفرمایید... و نقاشی هارو داد بهش
فلش بک به 7 ساعت قبل زیرزمین
%تروخدا نکنننن نههههه
مرد نقاب دار.. نه نه کوچولو این جوری که نمیشه چطوره دست. پا یا صورت
%ن. نن... نه نه نکن ترو خداااا هرکاری بگی میکنممم من که کاریت نکردممم
مرد سیاه پوش. پس نمیخوای انتخواب کنی نه؟.. باشه خدم میگم آمممم صورت.. صورت چطوره.. هه هههه ههه(غه غه های ترسناک میزد) و با شمشیرش روی صورتش از گونش تا کنار لبش و زد خون صورتشو پر کرد اون بطور وحشتناکی گریه میکرد و از درد ناله میکرد
پایان فلش بک
زمان حال
ات، واو عجب نقاشی ی جوریه
تهیونگ از پشت سرش یک دفعه میگه... مثلا چطوریه
ات. جیغغغغغغغغغغغغ
ته،آیییییییی گوشم سلیطههههه چخبرتهههه
ات، تو داری چه گو. هی میخوری پشت سر من یک دفعه در میای(فوش به ات آزاده)
ته. 😑...... اومدم ی سلامی عرز کنم الاغ
ات، میمون آفریقایی
ته، گراز وحشییی
ات، گاو ما.....
که اومد حرفشو بگه پدرش اومد گفت
لی، ساکتتتت دیگهههه این پشت چه خبره
ات، به تو چه کون تروبچه ای
ته، در حال پاره شدن از خنده و قرمز شدن
لی، ات ببین
ات، من تورو نمیبینم آقای روح
اهمممم این از پارت دو نظرتونو بگین لطفا💜💙💜
۹.۱k
۰۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.