تو میدانی از مرگ نمی ترسم

تو میدانی از مرگ نمی ترسم
فقط حیف است هزار سال بخوابم و خواب تو را نبینم !
.
.
کاش بی واسطه بودم
با ستاره ها ، با خواب ها و با هر آنچه که تو صدایشان می کنی…
کاش مهتاب بودم پشت در پنجره ات ، باران بر سقف خانه ات و یا هوا در چهاردیواری اتاقت !
دیدگاه ها (۲)

آغوشم درست به اندازه خودت جا داردقدِ تمام مچاله شدن هایتقدِ ...

به پنجره سری بزن ، باد را بوسیده ام !فرستنده : سهیل..وقتی دو...

دوست داشتنت را نه با حرف نه با بوسه و نه با هیچ چیز دیگری نم...

پارت ۱۵: “شب خاص”(فیک: عاشق بودن به اجبار)هوا تاریک شده بود…...

Revenge or love ? Part 13 بلخره فهمیدم اسم قاتل پدرم چیه ته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط