داستانی کوتاه و زیبا از زندگی امام رضا ع

داستانی کوتاه و زیبا از زندگی امام رضا (ع)

مأمون گفته بود امام را پشت سر هارون خاک کنند . اما کلنگ زمین را نشکافت .
اباصلت می گفت:"امام روزی خاک چهارگوشه را بویید ، گفت : این گوشه مدفن من است، اگر همه ی کلنگ های خراسان را بیاورند، سه طرف دیگر شکافته نخواهد شد." مجبور شدند امام را جلوی هارون دفن کنند. قبر امام قبله ی هارون شده بود.
دیدگاه ها (۷)

جشن توافق هسته ای در خیابان های ایران (13)تصاویر شادی خیابان...

جشن توافق هسته ای در خیابان های ایران (14)تصاویر شادی خیابان...

درد عشقی کشیده‌ام که مپرس زهر هجری چشیده‌ام که مپرسگشته‌ام...

طنز / دلواپسان تقاضای ویدئو چک دادند!آیدین سیار سریع در ستون...

«14 معلول هم زمان در حرم امام عشق علی ابن موسی الرضا شفا یافتن الله اکبر…

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط