با هم در یک موقعیت بودیم ، نوبتی آر پی جی میزدیم .. نوبت من شد ..خسته بودم ، فهمید . قبضه را گرفت ،بلند شد .. شلیک کرد .. نشست ، با یک خال هندی به روی پیشانیش ...#شهدا