گیسو کمند part26
گیسو کمند #part26
بزاق دهنم خشک شدع بودو و بسختی وایساده بودم و قلبم تو دهنم بود الان منو میکشه خداایا میلیمتری صورتم بود ن اون حرف میزد ن من لئون خاهش میکنه نفهم ندون واسه چی اینجا بودم خیره و بدون مکس بدون حس میگه :تو اینجا تو اتاق کارم چیکار داشتی/؟سعیمو میکنم مسلط باشم اما سستم و این باعث میشه لو برم -من ..من چیزع لپ تاپم خراب شده بود میخاستم ایمیلامو چک کنم خاستم از لپ تاپ تو استفاده کنم اونم رمز داشت وای چه دروغی اخه لپ تاپ من ک خراب نیس الان میفهمه دارم زیر نگاه تیز بینش اب میشم خدایا تو کمکم کن و خیره و مشکوک بم میگه ؛لپ تاپت خرابه ؟اها باش حالت خوبه دستشو دراز میکنه سمت بازوم ک عقب میکشم باید از اینجا فرار کنم و فقط میگم؛خوبم و بسمت اتاقم فرار میکنم همین ک درو میبندم و نفسای عمیق کشداز میکشم وای فشارم افتاد ها در اتاقمو قفل کردم و بسمت تخت رفتم نشستم روش گردنبندو جلو دیدم قرار دادم ی قلب برجسته بود بزرگ بود انگار چیزی توش بود ب ارومی بازش کردم ک دوتا عکس پسر بچه وجود داشت یکی خیلی معصومو دوست داشتنی یکی اخمو بد عنق بود بنظرم اخه اینا کیه لئون یعنی برادر داره ن بابا اگه داشت میفهمیدم بس مال کیه که در اتاقم زده شد ترسیده گردنبندو زیر تخت گذاشتم و درو باز کردم انا بود خدمتکار این خونه سینی پراز غذا و سبجیجات و لبنیات بودو استیک اما اصل رمقی واسه خوردن نداشتم اوردو گذاشت روی عسلی و گفت :سعی کن همه اشو بخوری خون زیاد از دست دادی جون بگیری از روحیاتی ک داشت خوشم میومد حس میکردم مص مادز دلسوزه اما هیچ کسیو از خودخواهیم جای مادرم نمیذاشتم لبخند کم جونی زدم بدرقش کردم اصلن شونه چپم ناکار بودش بزور چند لقمه کردم حلقم اصلن حالو حوصله ای نداشتم خیره به ویولون کناره تختم شدم دومین چیز تو دونیا ک برام مهمه و انرژی بخش ویولون بود لبخندی بهش زدمو و بسمت کمد لباس رفتم ی پلیور طوسی گشاد ک با هزار اه و ناله پوشیدم و با شلوار راحتی طوسیم عوض کردم و دراز کشیدم ک دستمال مشکی رو عسلی توجهمو جلب کرد شسته و تمیز این مال علیسان بود ناخدااگاه برش داشتم و بهش خیره شدم من چم شده اه مص برق گرفته ها پارچرو پرت کردم ک بازوم تیر کشید اوه لعنتی لامصب دردش کمتر نمیشد از،بس تکونش میدم اه هرچی خوردمم زهر مارم شدمن چرا ثابت نیسم اون پسره از خود راضیو و مغرورو کی دوص داره اخه
بیخیال خیارمو گاز زدم و به اون بیتای ایکبیری فحش دادم زد دستمو ناکاز کرد اه صد سال سیاه من عشق علیسان نمیشم چ جمله مسخره ای
بزاق دهنم خشک شدع بودو و بسختی وایساده بودم و قلبم تو دهنم بود الان منو میکشه خداایا میلیمتری صورتم بود ن اون حرف میزد ن من لئون خاهش میکنه نفهم ندون واسه چی اینجا بودم خیره و بدون مکس بدون حس میگه :تو اینجا تو اتاق کارم چیکار داشتی/؟سعیمو میکنم مسلط باشم اما سستم و این باعث میشه لو برم -من ..من چیزع لپ تاپم خراب شده بود میخاستم ایمیلامو چک کنم خاستم از لپ تاپ تو استفاده کنم اونم رمز داشت وای چه دروغی اخه لپ تاپ من ک خراب نیس الان میفهمه دارم زیر نگاه تیز بینش اب میشم خدایا تو کمکم کن و خیره و مشکوک بم میگه ؛لپ تاپت خرابه ؟اها باش حالت خوبه دستشو دراز میکنه سمت بازوم ک عقب میکشم باید از اینجا فرار کنم و فقط میگم؛خوبم و بسمت اتاقم فرار میکنم همین ک درو میبندم و نفسای عمیق کشداز میکشم وای فشارم افتاد ها در اتاقمو قفل کردم و بسمت تخت رفتم نشستم روش گردنبندو جلو دیدم قرار دادم ی قلب برجسته بود بزرگ بود انگار چیزی توش بود ب ارومی بازش کردم ک دوتا عکس پسر بچه وجود داشت یکی خیلی معصومو دوست داشتنی یکی اخمو بد عنق بود بنظرم اخه اینا کیه لئون یعنی برادر داره ن بابا اگه داشت میفهمیدم بس مال کیه که در اتاقم زده شد ترسیده گردنبندو زیر تخت گذاشتم و درو باز کردم انا بود خدمتکار این خونه سینی پراز غذا و سبجیجات و لبنیات بودو استیک اما اصل رمقی واسه خوردن نداشتم اوردو گذاشت روی عسلی و گفت :سعی کن همه اشو بخوری خون زیاد از دست دادی جون بگیری از روحیاتی ک داشت خوشم میومد حس میکردم مص مادز دلسوزه اما هیچ کسیو از خودخواهیم جای مادرم نمیذاشتم لبخند کم جونی زدم بدرقش کردم اصلن شونه چپم ناکار بودش بزور چند لقمه کردم حلقم اصلن حالو حوصله ای نداشتم خیره به ویولون کناره تختم شدم دومین چیز تو دونیا ک برام مهمه و انرژی بخش ویولون بود لبخندی بهش زدمو و بسمت کمد لباس رفتم ی پلیور طوسی گشاد ک با هزار اه و ناله پوشیدم و با شلوار راحتی طوسیم عوض کردم و دراز کشیدم ک دستمال مشکی رو عسلی توجهمو جلب کرد شسته و تمیز این مال علیسان بود ناخدااگاه برش داشتم و بهش خیره شدم من چم شده اه مص برق گرفته ها پارچرو پرت کردم ک بازوم تیر کشید اوه لعنتی لامصب دردش کمتر نمیشد از،بس تکونش میدم اه هرچی خوردمم زهر مارم شدمن چرا ثابت نیسم اون پسره از خود راضیو و مغرورو کی دوص داره اخه
بیخیال خیارمو گاز زدم و به اون بیتای ایکبیری فحش دادم زد دستمو ناکاز کرد اه صد سال سیاه من عشق علیسان نمیشم چ جمله مسخره ای
۱۱.۲k
۳۱ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.