خون شیرین تو

خون شیرین تو
پارت دو
فلش بک به جنگل
ات. وای من میترسم
بورا. ساکت شو بچه ها گوشی هاتون که شارژ داره
بورام. آره ات تو چی
ات. گوشی منم شارژ داره
همینطور که میرفتم جلو
سایه چند نفر رو حس کردن
ات. او اون چیه
بورا. نمی نمیدونم
بورام. خدا بگم چیکارت کنه بورا
بورا. ببندید
ات. نگاه پشت اون سه تا بونه کسی هست من میترسم
بورا.کسی اونجاست
بورام. آهای کس.....
که ستاشون بی هوش شدن
کوک ویو
داشتم با تهیونگ و جیمین تو جنگل قدم میزدیم که بوی خون به مشامم خورد یه خونی که تاحالا مثلی ازش نخوردم از بوی خونش معلوم بود که خیلی شیرینه واسه همین بی هوششون کردیم و بردیم به امارت
نکته: جیمین و تهیونگ اوناهم خون آشام هستن و برادر های جونگکوک هستن جونگکوک بچه آخره ولی چون نیروهاش از دوتا برادر دیگش بیشتره جانشین پادشا خون آشام ها شده.
ات ویو
چشمام رو با سردرد زیادی باز کردم تو یه اتاق خیلی قشنگ با تم سیاه و سفید هستم این اتاقه اندازه کل خونه منه تو افکارم بودم که در باز شد و یه ............
لایک و کامنت
شرطا
۲۰لایک
۲۰کامنت
(خوب بود)
دیدگاه ها (۱۱)

هاجون. اوهوم حیف شو ولی منتظر باش پیداش میکنمتهیونگ. اوهوم ...

فلش بک به رستورانات. چه جای قشنگیهتهیونگ. به قشنگیه تو نمیرس...

پارت یک ات ویوسیلام من ات هستم ۲۲سالمه و تویه کافه کار میکنم...

چند پارتی خون اشامی جونگکوک (درخواستی)خون شیرین تومعرفیجونگک...

ویو آتاز مدرسه در اومدم خیلی خسته بودم بزور داشتم پرواز میکر...

مست خون ( پارت ۱۷ )

Parallel Hearts

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط