و نشستیم رو مبل و زدیم کانال کارتون

و نشستیم رو مبل و زدیم کانال کارتون
(چند ساعت بعد)
هوووفففف منو میسو خیلی حوصله مون سر رفته بود
میسو:حوصلم سر رفته
ا.ت:منم حالا چیکار کنیم
میسو:نمیدونم
ا.ت:ی فکری دارم
میسو:چی؟
ا.ت:میای باهم کیک درست کنیم
میسو:ارهههه
با هم رفتیم تو آشپزخونه و شروع کردیم به درست کردن کیک که یهو میسو با دستای کوچیکش آرد رو ریخت روم
میسو:(خنده)
ا.ت:که این طور
منم یکم آرد ریختم روش که شروع کردیم هی به هم آرد پاشیدن
(چند مین بعد)
کیک رو آماده کردیم و شروع کردیم به خورن بعد از اینکه تموم شد پاشدیم و رفتیم تو اتاق میسو و با هم نقاشی کشیدیم و...
(فردا)
پاشدم و از پله ها رفتم پایین که دیدم جین هم سر سفرست
ا.ت:صبح بخیر
جین و میسو:صبح تو هم بخیر
رفتم سر میز و شروع کردم به خورن که جین گفت
جین:فردا ی مهمونی هست میشه ت همراهم بیای
ا.ت:من؟
جین:اوهوم
ا.ت:ب...باشه فقط مهمونی ساعت چنده؟
جین:ساعت ۷ اما تو ۶:۳۰ حاضر باش
ا.ت:اوکی
صبحونمون رو خوردیم و از سر میز پاشدیم
(ساعت ۵)
دیگه باید حاضر میشدم پاشدم و رفتم حموم اومدم بیرون و نشستم پشت میز آرایشم و شروع کردم به خشک کردن موهام بعد از خشک کردن موهام شروع کردم به آرایش کردن که بعد از چند دقیقه تموم شد و...

بچه ها من پنج شنبه جمعه رو نمیتونم زیاد فعالیت کنم ببخشید🤍