می خواهم نفس سنگین

می خواهم نفس سنگین
اطلسی ها را پرواز گیرم.
در باغچه های تابستان،
خیس و گرم
به نخستین ساعت عصر
نفس اطلسی ها را
پرواز گیرم.
حتی اگر
زنبق ِ کبود ِ کارد
بر سینه ام
گل دهد
می خواهم خواب اقاقیا را بمیرم
در آخرین فرصت گل،
و عبور سنگین اطلسی ها باشم
بر
تالار ارسی
در ساعت هفت عصر

#احمد_شاملو
دیدگاه ها (۵)

چقدر بهتون بگم...

شاید خود خدا هم با شنیدن این موسیقی ، بغض کرده باشد.بر بالها...

فردا دیر است...امروزت را همین امروز، زندگی کن!همین امروز لذت...

کانال عکس👇 ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط