عشق (پارت ۲۵)
مینجی: اون موقع که من و تو همو نمیشناختیم
جیمین: پس کی اومده بود فن میتینگ؟*😏🤨 بازم ترکیب این دو استیکر*
مینجی: چی وایسا ببینم تو از کی به من علاقه مند شدی؟
جیمین: از وقت گل نِی *خنده*
مینجی: بگوو
جیمین: با اولین نگاهههه
مینجی: کجا؟
جیمین: دارم میگم فن میتینگ
مینجی: بخاطر همین اونروز اونجوری زل زده بودی بهم؟
جیمین: اوهوم😊
مینجی: اونروز من اینجوری بودم که وای جیمین داره نگام میکنه من خوابم یا بیدار یعنی بهترین روز عمرم بود و تا قبل اون فکر میکردم قرار نیست بهت برسم
جیمین: منم فک نمیکردم جوجو
لپمو میکشه
مینجی: وقتی مامانم با بابات ازدواج کرد اوایل خوشحال بودم ولی وقتی باهام سرد برخورد کردی فکر کردم ازم خوست نمیاد و بخاطر همین سعی کردم با هوپی تورو فراموش کنم ولی نتونستم
جیمین: آخیییییی بیبشید🥺
مینجی: همیشه دوستام بهم میگفتن حس تو هوسه و بچهگونس
جیمین: خیلی بیخود کردن
دستشو میبوسم
مینجی: هیچوقت ترکم نکن
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#وی
#جیمین
#ویمین
#فیک_تهیونگ
#فیک_جیمین
#فیک_ویمین
#bts
#BTS
#Teahyung
#teahyung
#Jimin
#jimin
#vmin
جیمین: پس کی اومده بود فن میتینگ؟*😏🤨 بازم ترکیب این دو استیکر*
مینجی: چی وایسا ببینم تو از کی به من علاقه مند شدی؟
جیمین: از وقت گل نِی *خنده*
مینجی: بگوو
جیمین: با اولین نگاهههه
مینجی: کجا؟
جیمین: دارم میگم فن میتینگ
مینجی: بخاطر همین اونروز اونجوری زل زده بودی بهم؟
جیمین: اوهوم😊
مینجی: اونروز من اینجوری بودم که وای جیمین داره نگام میکنه من خوابم یا بیدار یعنی بهترین روز عمرم بود و تا قبل اون فکر میکردم قرار نیست بهت برسم
جیمین: منم فک نمیکردم جوجو
لپمو میکشه
مینجی: وقتی مامانم با بابات ازدواج کرد اوایل خوشحال بودم ولی وقتی باهام سرد برخورد کردی فکر کردم ازم خوست نمیاد و بخاطر همین سعی کردم با هوپی تورو فراموش کنم ولی نتونستم
جیمین: آخیییییی بیبشید🥺
مینجی: همیشه دوستام بهم میگفتن حس تو هوسه و بچهگونس
جیمین: خیلی بیخود کردن
دستشو میبوسم
مینجی: هیچوقت ترکم نکن
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#تهیونگ
#وی
#جیمین
#ویمین
#فیک_تهیونگ
#فیک_جیمین
#فیک_ویمین
#bts
#BTS
#Teahyung
#teahyung
#Jimin
#jimin
#vmin
- ۳.۸k
- ۱۵ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط