عشقی پشت دیوار غرور p3
#درخواستی
#لینو
#چند_پارتی
ماشین رو پاک کردم و پیاده شدم ...رفتم داخل مغازه وکلی خوراکی خریدم ...وقتی از مغازه اومدم بیرون ..بارون شدت گرفته بود ...خواستم سوار ماشن بشم که دیدم یه پسر مست زیر بارون داره کنار خیابون راه میره ...دیدم یه ماشین به سرعت داره بهش نزدیک میشه ...یکم که دقت کردم دیدم ...وایی لینو ...وسایل هارو انداختم تو ماشین و سریع به سمتش رفتم و کشیدمش سمت خودم ...کم مونده بود ...به خیر گذشت ...لینو که تلو تلو میخورد افتاد تو بغلم ...جفتمون هم داشتیم خیس خالی میشدیم ...لینو رو بلند کردم و بردم سمت ماشینم سوارش کردم و بعد خودم نشستم پشت فرمون ...بعد رو به لینو کردم و گفتم ...
ا/ت = حالت خوبه..
لینو = اره من خوبمممممم...عالیم ...چون تو رو دیدم...
ا/ت = //تعجب کرده از حرف لینو ولی بخاطر مست بودنش جدیش نمیگیره// لینو خونتون کجاست ادرسش...
لینو = خونه ...کدوم خونه ..من خونه ای ندارم ...من تو مدرسه میمونم//مست//
ا/ت = چی...لینو ..پس چرا بهم نگفتی..
لینو = چرا بگم ...اگ بگم چه فرقی به حال من میکنه//مست//
ا/ت = الان نمیتونم بزارم با این حال بری مدرسه ..
لینو= پس کجا میریم//مست//
ا/ت= خونه ی من ..
//دیگه هیچ حرفی بینشون رد و بدل نمیشه تا میرسن خونه ...ا/ت با بدبختی به لینو کمک میکنه از پله ها بالا بره و بعد وارد خونه میشن ...//
ا/ت = //نفس نفس میزنه // وایی لینو چقدر سنگینی تو اخه..
لینو = ببخشید بیب //مست//
ا/ت = این لباسا رو بگیر برو حموم ...
لینو = //لباسا رو میگیره میره حموم بعد از اینکه میادبیرون مستیش کاملا از بین رفته ..لباسارو میپوشه //
ا/ت = اوه سلام ...مستیت رفت...
لینو = اره ...الان خودمم میرم...
ا/ت= کجا..
لینو = خونه...
ا/ت = تو که خونه ای نداری...
لینو = تو از کجا...اها مست بودنی گفتم
ا/ت = میشه بمونی ...میخوام فیلم ترسناک ببینم ...
لینو = نه..
ا/ت = تورو خدا...
لینو =باشه..
//لینو و ا/ت میشینن و با هم فیلم میبینن...بعد از تموم شدن فیلم ا/ت برمیگرده تا به لینو یه چیزی بگه ...ولی میبینه که لینو خوابه ..لبخند ارومی میزنه ...و اروم تکونش میده//
ا/ت = ل...لینو ..پاشو برو رو تخت بخواب//به لینو کمک میکنه خواب الود بره رو تخت ...خود ا/ت هم وقتی مطمئن میشه لینو خوابه میره حموم ..بعد از پنج مین از حموم میاد بیرون و یه بار دیگه چک میکنه لینو خوابیده باشه ...بعد حوله اش رو میپوشه ...یهو یه دستی دور کمرش حلقه میشه ...ا/ت با ترس برمیگرده ...لینو رو میبینه //
#لینو
#چند_پارتی
ماشین رو پاک کردم و پیاده شدم ...رفتم داخل مغازه وکلی خوراکی خریدم ...وقتی از مغازه اومدم بیرون ..بارون شدت گرفته بود ...خواستم سوار ماشن بشم که دیدم یه پسر مست زیر بارون داره کنار خیابون راه میره ...دیدم یه ماشین به سرعت داره بهش نزدیک میشه ...یکم که دقت کردم دیدم ...وایی لینو ...وسایل هارو انداختم تو ماشین و سریع به سمتش رفتم و کشیدمش سمت خودم ...کم مونده بود ...به خیر گذشت ...لینو که تلو تلو میخورد افتاد تو بغلم ...جفتمون هم داشتیم خیس خالی میشدیم ...لینو رو بلند کردم و بردم سمت ماشینم سوارش کردم و بعد خودم نشستم پشت فرمون ...بعد رو به لینو کردم و گفتم ...
ا/ت = حالت خوبه..
لینو = اره من خوبمممممم...عالیم ...چون تو رو دیدم...
ا/ت = //تعجب کرده از حرف لینو ولی بخاطر مست بودنش جدیش نمیگیره// لینو خونتون کجاست ادرسش...
لینو = خونه ...کدوم خونه ..من خونه ای ندارم ...من تو مدرسه میمونم//مست//
ا/ت = چی...لینو ..پس چرا بهم نگفتی..
لینو = چرا بگم ...اگ بگم چه فرقی به حال من میکنه//مست//
ا/ت = الان نمیتونم بزارم با این حال بری مدرسه ..
لینو= پس کجا میریم//مست//
ا/ت= خونه ی من ..
//دیگه هیچ حرفی بینشون رد و بدل نمیشه تا میرسن خونه ...ا/ت با بدبختی به لینو کمک میکنه از پله ها بالا بره و بعد وارد خونه میشن ...//
ا/ت = //نفس نفس میزنه // وایی لینو چقدر سنگینی تو اخه..
لینو = ببخشید بیب //مست//
ا/ت = این لباسا رو بگیر برو حموم ...
لینو = //لباسا رو میگیره میره حموم بعد از اینکه میادبیرون مستیش کاملا از بین رفته ..لباسارو میپوشه //
ا/ت = اوه سلام ...مستیت رفت...
لینو = اره ...الان خودمم میرم...
ا/ت= کجا..
لینو = خونه...
ا/ت = تو که خونه ای نداری...
لینو = تو از کجا...اها مست بودنی گفتم
ا/ت = میشه بمونی ...میخوام فیلم ترسناک ببینم ...
لینو = نه..
ا/ت = تورو خدا...
لینو =باشه..
//لینو و ا/ت میشینن و با هم فیلم میبینن...بعد از تموم شدن فیلم ا/ت برمیگرده تا به لینو یه چیزی بگه ...ولی میبینه که لینو خوابه ..لبخند ارومی میزنه ...و اروم تکونش میده//
ا/ت = ل...لینو ..پاشو برو رو تخت بخواب//به لینو کمک میکنه خواب الود بره رو تخت ...خود ا/ت هم وقتی مطمئن میشه لینو خوابه میره حموم ..بعد از پنج مین از حموم میاد بیرون و یه بار دیگه چک میکنه لینو خوابیده باشه ...بعد حوله اش رو میپوشه ...یهو یه دستی دور کمرش حلقه میشه ...ا/ت با ترس برمیگرده ...لینو رو میبینه //
- ۱۹.۲k
- ۱۰ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط