زندگی ام را

زندگی ام را
تنهایی برداشته
و دست هایم
بی دست هایت
هر شب هدر می روند
تی بیاور
تنهایی ام
شرّه کرده چند وقتی ست
از سر کاسه ی صبر...

⇦مهدیه لطیفی⇨
دیدگاه ها (۱۱)

من آسمان پر از ابرهای دلگیرم اگر...

دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست آنجا که باید دل به دریا زد ...

نمیدانم کجایی؟ در وجودم نهفته شدی... در بین دستانم ... در قل...

اینجــــا هـــوای خــــانه کثیـف است بی شماهر شب بسـاط غصـه ...

تو در میان این کوچه هاو در این شب هاکه انگار صبح ندارندداری ...

خاطراتِ تو ،نه ارو است که بسوزاندو نه زلزله ای سهمگین ، که و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط