✯love in hate✯
✯love in hate✯
پارت۳۳
_نچ نچ
÷×چیه
_تاحالا فک کردین چرا بکهیون کاری با میسو نداره
÷ببندش
_راس میگم..کوک هیونگت احیاناً این چند روزه اخیر..مهمون دعوت نکرده..
×هیونگگ این چه حرفیهه داداش من هرزس یا دوس دخترم؟؟
_هن؟؟
÷وات؟؟؟چی؟؟؟؟
×اینارو بریزین دور دوباره بپزین بای
÷_به ما دستور داد؟؟
_جدیدا پرو شده
÷دوس دخترش کیو گف؟؟؟میسو که نبود؟بود¿
_قبلا گفتم بت..گوش ندادی
÷کوک...با...میسو
_فک نکن زیاد فشار میاد بت هیونگ
÷خفه شو
.
.
بالاخره غذا حاضر شد و نشستیم بخوریم..همونجور که میخوردم پرسیدم
+میگم..بکهیونی..امتحان پایان ترممون سخته؟
€نه..اگه تلاش کنین
+تو کلاسمون درس خون زیاد هست..چجوری برنده نمیشیم
€روش هاشون انسانی نیست
_حیوونن
€عهه
_رک حرفتو بزن
€کیم تهیونگ من کیم؟
_ببخشید..ایش
€شنیدما
_به عنم(زیر لب)
€اینم شنیدم
+میشه بیشتر توضیح بدی
×خب ببین هرسال اونا میبرن چون تغلب میکنن
+پس دوربینا؟
_از دوس پسره گوزوت بپرس
¥وات دوس پسر؟؟؟
×من چه غلطی میتونم بکنم
+وا ینی چی
_خیر سرت مامانت صاحب مدرسس
×وقتی داداشه خرت تغلب میکنه مامانه من نمیتونه درستش کنه
_واسه همین میزنه دوربینارو پاک میکنه
×اون تقصیر بابا جیمینه
+ها..؟؟
€خفه شین گیجش کردیننن امسال امتحان با مدرسه اوناس
×آههه امسال بخوایمم نمیتونیم هیچ گوهی بخوریم
$میسو پاشو بیا
دنباله میلی رفتیم توی جنگل..کناره یه دریاچه خوشکل نشستیم
$اون روز نزاشتی همه چیزو بهت بگم
+درمورد اینکه چه ارتباطی بین مدرسه گانگنام و سئوله بم بگو
$مدیر مدرسه سئول مامانه جونگ کوکه..معلممون داداشه بزرگتره جونگ کوکه که جهشی خونده و الان ۲۰سالشه تا اینجاشو بت گفتم
+خب
$حالا تهیونگ
$مدیر مدرسه گانگنام مامانه تهیونگه...برادر تهیونگ قلدره اونجاس و همیشه تغلب میکنه
+داداش داره؟؟؟؟
$اسمش سوبینه داداش ناتنیشه یه کوفتیه که لنگه نداره ۱۸سالشه
+اخه بد تر از تهیونگ مگه هستت
$تهیونگ از اون خیلی بهتره
+داشتی میگفتی
$هرسال سوبین و دار و دستش و اون دوس دختره هرزش لیانا تغلب میکنن و تغلبایی میکنن که چند نفر از دانش اموزا کارشون به بیمارستان کشیده
+خب بابام چی
$بابات؟
+آم..بابای جیمین
$اها...خب اون از اون بالا دستیاس همه چی به اون بستگی داره نتایج امتحانو اون رد میکنه
+ولی جیمین پسرشه چجوری اینکارو باش میکنه
$نمیدونم چرا با پسرش اینکارو میکنه ولی رای همیشه به نفع اون مدرسه هس
$سوبین به مامانش میگه دوربینارو پاک سازی کنه..و هیج اثری نمیمونه
+ریدم تو مدرستون
$خیلی ممنون
پارت۳۳
_نچ نچ
÷×چیه
_تاحالا فک کردین چرا بکهیون کاری با میسو نداره
÷ببندش
_راس میگم..کوک هیونگت احیاناً این چند روزه اخیر..مهمون دعوت نکرده..
×هیونگگ این چه حرفیهه داداش من هرزس یا دوس دخترم؟؟
_هن؟؟
÷وات؟؟؟چی؟؟؟؟
×اینارو بریزین دور دوباره بپزین بای
÷_به ما دستور داد؟؟
_جدیدا پرو شده
÷دوس دخترش کیو گف؟؟؟میسو که نبود؟بود¿
_قبلا گفتم بت..گوش ندادی
÷کوک...با...میسو
_فک نکن زیاد فشار میاد بت هیونگ
÷خفه شو
.
.
بالاخره غذا حاضر شد و نشستیم بخوریم..همونجور که میخوردم پرسیدم
+میگم..بکهیونی..امتحان پایان ترممون سخته؟
€نه..اگه تلاش کنین
+تو کلاسمون درس خون زیاد هست..چجوری برنده نمیشیم
€روش هاشون انسانی نیست
_حیوونن
€عهه
_رک حرفتو بزن
€کیم تهیونگ من کیم؟
_ببخشید..ایش
€شنیدما
_به عنم(زیر لب)
€اینم شنیدم
+میشه بیشتر توضیح بدی
×خب ببین هرسال اونا میبرن چون تغلب میکنن
+پس دوربینا؟
_از دوس پسره گوزوت بپرس
¥وات دوس پسر؟؟؟
×من چه غلطی میتونم بکنم
+وا ینی چی
_خیر سرت مامانت صاحب مدرسس
×وقتی داداشه خرت تغلب میکنه مامانه من نمیتونه درستش کنه
_واسه همین میزنه دوربینارو پاک میکنه
×اون تقصیر بابا جیمینه
+ها..؟؟
€خفه شین گیجش کردیننن امسال امتحان با مدرسه اوناس
×آههه امسال بخوایمم نمیتونیم هیچ گوهی بخوریم
$میسو پاشو بیا
دنباله میلی رفتیم توی جنگل..کناره یه دریاچه خوشکل نشستیم
$اون روز نزاشتی همه چیزو بهت بگم
+درمورد اینکه چه ارتباطی بین مدرسه گانگنام و سئوله بم بگو
$مدیر مدرسه سئول مامانه جونگ کوکه..معلممون داداشه بزرگتره جونگ کوکه که جهشی خونده و الان ۲۰سالشه تا اینجاشو بت گفتم
+خب
$حالا تهیونگ
$مدیر مدرسه گانگنام مامانه تهیونگه...برادر تهیونگ قلدره اونجاس و همیشه تغلب میکنه
+داداش داره؟؟؟؟
$اسمش سوبینه داداش ناتنیشه یه کوفتیه که لنگه نداره ۱۸سالشه
+اخه بد تر از تهیونگ مگه هستت
$تهیونگ از اون خیلی بهتره
+داشتی میگفتی
$هرسال سوبین و دار و دستش و اون دوس دختره هرزش لیانا تغلب میکنن و تغلبایی میکنن که چند نفر از دانش اموزا کارشون به بیمارستان کشیده
+خب بابام چی
$بابات؟
+آم..بابای جیمین
$اها...خب اون از اون بالا دستیاس همه چی به اون بستگی داره نتایج امتحانو اون رد میکنه
+ولی جیمین پسرشه چجوری اینکارو باش میکنه
$نمیدونم چرا با پسرش اینکارو میکنه ولی رای همیشه به نفع اون مدرسه هس
$سوبین به مامانش میگه دوربینارو پاک سازی کنه..و هیج اثری نمیمونه
+ریدم تو مدرستون
$خیلی ممنون
۸.۲k
۲۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.