✯love in hate✯
✯love in hate✯
پارت۳۴
$منظورت چی بود...
+درچه مورد
$گفتی بابام...
+آ..خب حواسم نبود
$میسوو
+خیلی خب..جیمین داداشمه
$نهه
+اره
$نههه
+باورش سخته
$نمیشههه
+میدونم یکم خره
$عررر خوشبحالتت
+خیلی خوشبحالم..مث گاو کتک میخورم ازش
$ببخشید..یادم رفته بود چقد اذیتت میکنه
+چی بگم..
+ببین رسیدیم..بقیه کو
$دارن ظرف میشورن؟؟بیا در بریم تا ندیدنمون
+صب کن اون کوکه؟
$بکهیونم هست
+من میرم کمکش
$جدی با کوک قرار میزاری..با توامم
+چیکار میکنی؟ظرف شستن ماله یه گروه دیگستا
×در رفتن
€برو بخواب
رفتم وسطشون و کمکشون کردم
×سرما میخوریا برو تو
+تا زمستون خیلی دیگه مونده
€راستی امتحاناتون میوفته تو زمستون
+فقط یه هفته دیگه؟؟؟؟
€اره
×ولی هنوز نصفه امتحانای میانیمونو ندادیم
€نگران نباشین..امسال امتحانا چون فرق میکرد ازمونای میانی تونو به تاخیر انداختم
+×چرا؟
€چقد خنگین..لازم نیست بخونین ازموناتون کتبی نیست عملیه باید انجام بدین برای همین ازمونای میانی رو انداختم یه هفته و ۴روز قبله ازمونای پایانی تا بتونین با نحوه انجام دادنش اشنا شین اینجوری ۲روز قبل ازمونای پایانی وقت دارین کتاباتونو بخونینو براتون اسون میشه
×این همه کتاب روی هم توی دوروز نمیشه
€نه..بین هر ازمون دوروز فاصله دارین ازمون اولیتون زیست شناسیه
+پس ریاضی چی..اونووچجوری میگیرن...
€بعد ازمون زیستتون دوروز توی جنگل استراحت میکنین زمانی که برگشتیم مدرسه درمورد ازمون ریاضی بهتون توضیح میدم
+اخیشش بالاخره تموم شدد
×دستاتو خشک کن سرده
+تا زمستون خیلی دیگه مونده
به حرفم گوش نکرد و دستامو خشک کرد
×هیی نگا پیرنش و استیناشش چه خیسههه
رفتیم تو چادر لباسمو عوض کردم و پیشش خوابیدم..
+به نظرت ازمونارو قبول میشیم
×نمیدونم..اگه بتونیم مدرسه سئول مثل قبل معروف ترین کنیم...خیلی خوب میشه
+بابات چی..اون چیکار میکنه
×بابای من و تو هردو کارشون یکیه باهم کار میکنن
+میلی گف پسره سوبین از تهیونگ بد تره
×راس میگه..اگه تهیونگ اون شب میخواست اذیتت کنه مطمئن باش سوبین بود برا لذت اینکارو میکرد
+یااا..راجبش حرف نزن
*کوک بغلش میکنه
×ببخشید..ولی تا میتونی از سوبین دور بمون..اون تهیونگ نیست که کارت نداشته باشه
+عجیب شده
×کی
+تهیونگ...خیلی عجیب شده..دیگه اذیتم نمیکنه ینی از کارش پشیمونه؟
×شاید
+شاید؟؟
×خب ممکنه بخاطر این باشه ولی یه احتمال دیگه هم هست
+چی
×عشق
پارت۳۴
$منظورت چی بود...
+درچه مورد
$گفتی بابام...
+آ..خب حواسم نبود
$میسوو
+خیلی خب..جیمین داداشمه
$نهه
+اره
$نههه
+باورش سخته
$نمیشههه
+میدونم یکم خره
$عررر خوشبحالتت
+خیلی خوشبحالم..مث گاو کتک میخورم ازش
$ببخشید..یادم رفته بود چقد اذیتت میکنه
+چی بگم..
+ببین رسیدیم..بقیه کو
$دارن ظرف میشورن؟؟بیا در بریم تا ندیدنمون
+صب کن اون کوکه؟
$بکهیونم هست
+من میرم کمکش
$جدی با کوک قرار میزاری..با توامم
+چیکار میکنی؟ظرف شستن ماله یه گروه دیگستا
×در رفتن
€برو بخواب
رفتم وسطشون و کمکشون کردم
×سرما میخوریا برو تو
+تا زمستون خیلی دیگه مونده
€راستی امتحاناتون میوفته تو زمستون
+فقط یه هفته دیگه؟؟؟؟
€اره
×ولی هنوز نصفه امتحانای میانیمونو ندادیم
€نگران نباشین..امسال امتحانا چون فرق میکرد ازمونای میانی تونو به تاخیر انداختم
+×چرا؟
€چقد خنگین..لازم نیست بخونین ازموناتون کتبی نیست عملیه باید انجام بدین برای همین ازمونای میانی رو انداختم یه هفته و ۴روز قبله ازمونای پایانی تا بتونین با نحوه انجام دادنش اشنا شین اینجوری ۲روز قبل ازمونای پایانی وقت دارین کتاباتونو بخونینو براتون اسون میشه
×این همه کتاب روی هم توی دوروز نمیشه
€نه..بین هر ازمون دوروز فاصله دارین ازمون اولیتون زیست شناسیه
+پس ریاضی چی..اونووچجوری میگیرن...
€بعد ازمون زیستتون دوروز توی جنگل استراحت میکنین زمانی که برگشتیم مدرسه درمورد ازمون ریاضی بهتون توضیح میدم
+اخیشش بالاخره تموم شدد
×دستاتو خشک کن سرده
+تا زمستون خیلی دیگه مونده
به حرفم گوش نکرد و دستامو خشک کرد
×هیی نگا پیرنش و استیناشش چه خیسههه
رفتیم تو چادر لباسمو عوض کردم و پیشش خوابیدم..
+به نظرت ازمونارو قبول میشیم
×نمیدونم..اگه بتونیم مدرسه سئول مثل قبل معروف ترین کنیم...خیلی خوب میشه
+بابات چی..اون چیکار میکنه
×بابای من و تو هردو کارشون یکیه باهم کار میکنن
+میلی گف پسره سوبین از تهیونگ بد تره
×راس میگه..اگه تهیونگ اون شب میخواست اذیتت کنه مطمئن باش سوبین بود برا لذت اینکارو میکرد
+یااا..راجبش حرف نزن
*کوک بغلش میکنه
×ببخشید..ولی تا میتونی از سوبین دور بمون..اون تهیونگ نیست که کارت نداشته باشه
+عجیب شده
×کی
+تهیونگ...خیلی عجیب شده..دیگه اذیتم نمیکنه ینی از کارش پشیمونه؟
×شاید
+شاید؟؟
×خب ممکنه بخاطر این باشه ولی یه احتمال دیگه هم هست
+چی
×عشق
۹.۱k
۲۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.