The school of the rich
The school of the rich
مدرسه ی ثروتمندان
part۴
زنگ خورد همه بلند شدن رفتن بوفه
دیدم بازم دارن اون دختره رو اذییت میکنن دیگه واقعا داشت عصابم خورد میشد که کوک اومد و دست منو گرفت و برد سمت میز.
همین که نشستیم شروع کردم پرسیدن که چرا هیچکس هیچکاری انجام نمیده
که بچه ها گفتن واسمون مهم نیست
خیلی عصبانی شدم گفتم یعنی چی که واستون مهم نیست اونم وقتی میدونید که اون یه بیماری خاص داره
ولی کوک گفت که نمیذارم کاری کنی
اومدم پاشم که یهو منو نشوند رو پاهاش داشتم از خجالت اب میشدم
سولا:بذار بلند شم
کوک:نمیخوام
از عصبانی رنگ گوجه شده بودم
که یهو دیدم منو گذاشت رو شونش و داشت منو میبرد چون عصبانی بودم چیزی نگفتم
رسیدیم به حیاط منو گذاشت پایین شروع کردم تند تند نفس کشیدن چون برای قلبم ضرر داشت(دوستان جونگکوک از بیماری سولا خبر نداره)
که به حرف اومد
کوک: ببین سولا لونا و دار و دسته اش خیلی خطرناکن اگه پا رو دمشون بذاری خیلی برات بد میشه منم نمیخوام بهت اسیبی برسه واسه همین از دستم عصبانی نشو
__________________~
درسته حمایتا کمه ولی بازم براتون گذاشتم:)
میشه نظراتتونو برام بنویسید؟
مدرسه ی ثروتمندان
part۴
زنگ خورد همه بلند شدن رفتن بوفه
دیدم بازم دارن اون دختره رو اذییت میکنن دیگه واقعا داشت عصابم خورد میشد که کوک اومد و دست منو گرفت و برد سمت میز.
همین که نشستیم شروع کردم پرسیدن که چرا هیچکس هیچکاری انجام نمیده
که بچه ها گفتن واسمون مهم نیست
خیلی عصبانی شدم گفتم یعنی چی که واستون مهم نیست اونم وقتی میدونید که اون یه بیماری خاص داره
ولی کوک گفت که نمیذارم کاری کنی
اومدم پاشم که یهو منو نشوند رو پاهاش داشتم از خجالت اب میشدم
سولا:بذار بلند شم
کوک:نمیخوام
از عصبانی رنگ گوجه شده بودم
که یهو دیدم منو گذاشت رو شونش و داشت منو میبرد چون عصبانی بودم چیزی نگفتم
رسیدیم به حیاط منو گذاشت پایین شروع کردم تند تند نفس کشیدن چون برای قلبم ضرر داشت(دوستان جونگکوک از بیماری سولا خبر نداره)
که به حرف اومد
کوک: ببین سولا لونا و دار و دسته اش خیلی خطرناکن اگه پا رو دمشون بذاری خیلی برات بد میشه منم نمیخوام بهت اسیبی برسه واسه همین از دستم عصبانی نشو
__________________~
درسته حمایتا کمه ولی بازم براتون گذاشتم:)
میشه نظراتتونو برام بنویسید؟
۳.۷k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.