پارت7
پارت7
عشق در هنر
شوگا تموم مدت داشت ا.ت رو نگاه میکرد که یه پسره دستش رو کشید و چسبوند به دیوار میخواست ا.ت رو بوس کنه که یه مشت زدم تو صورتش و پخش زمین شد ا.ت با دیدن من تعجب کرد که مرده بلند شد و گفت
$هویییی چکار میکنی این دخترو میخوام
_خفه شو
$تو دیگه چکارش هستی
_این دختر مال منه فهمیدی حالا برو گمشو
$باشه بابا
_عوضی دیگه نبینم به اموال بقیه چشم داشته باشی ها(با داد)
+ام م ممنونم ولی تو اینجا چکار میکنی؟
_آمده بودم با پسرا قرار داشتیم تو چیکار میکنی؟
+با دوستم قرار داشتم
که ناگهان لیا با جیمین رسیدن
+به به _به به
_+خنده"
_چقدر زود آشنا شدین
+مثل اینکه خیلی بهشون خوش گذشته
_موافقم
&چیییی نه بابا
¥چرا بابا
&اإ جیمین شی
¥اإجیمین شی
_بهتره ما بریم
+موافقم بریم
_بقیه پسرا رفتن(آهنگ پخش شد و جیمین و لیا مثل دو تا زوج رفتن بیرون) و موند شوگا و ا.ت که شوگا دستش رو دراز کرد و گفت
_افتخار رقص میدید بانو
+باعث افتخار هست
_مرسی
راوی :رفتن جلو ولی هیچ کدومشون بلد نبودن رقص رو پس همینجوری میرقصید ن(مثلا الکی میرقصید) و حرف میزدن راجب طراحی ها که شوگا گفت :یه روز با لیا بیاین خونه من اگه کاری ندارین باهم خوش باشیم نظرت
+باشه من به لیا میگم اگه کاری نداشت منم اگه کارم زود تموم شد میام
_باشه مرسی عه آهنگ تموم شد
+من دیگه باید برم
_صبر کن منم بیام
عشق در هنر
شوگا تموم مدت داشت ا.ت رو نگاه میکرد که یه پسره دستش رو کشید و چسبوند به دیوار میخواست ا.ت رو بوس کنه که یه مشت زدم تو صورتش و پخش زمین شد ا.ت با دیدن من تعجب کرد که مرده بلند شد و گفت
$هویییی چکار میکنی این دخترو میخوام
_خفه شو
$تو دیگه چکارش هستی
_این دختر مال منه فهمیدی حالا برو گمشو
$باشه بابا
_عوضی دیگه نبینم به اموال بقیه چشم داشته باشی ها(با داد)
+ام م ممنونم ولی تو اینجا چکار میکنی؟
_آمده بودم با پسرا قرار داشتیم تو چیکار میکنی؟
+با دوستم قرار داشتم
که ناگهان لیا با جیمین رسیدن
+به به _به به
_+خنده"
_چقدر زود آشنا شدین
+مثل اینکه خیلی بهشون خوش گذشته
_موافقم
&چیییی نه بابا
¥چرا بابا
&اإ جیمین شی
¥اإجیمین شی
_بهتره ما بریم
+موافقم بریم
_بقیه پسرا رفتن(آهنگ پخش شد و جیمین و لیا مثل دو تا زوج رفتن بیرون) و موند شوگا و ا.ت که شوگا دستش رو دراز کرد و گفت
_افتخار رقص میدید بانو
+باعث افتخار هست
_مرسی
راوی :رفتن جلو ولی هیچ کدومشون بلد نبودن رقص رو پس همینجوری میرقصید ن(مثلا الکی میرقصید) و حرف میزدن راجب طراحی ها که شوگا گفت :یه روز با لیا بیاین خونه من اگه کاری ندارین باهم خوش باشیم نظرت
+باشه من به لیا میگم اگه کاری نداشت منم اگه کارم زود تموم شد میام
_باشه مرسی عه آهنگ تموم شد
+من دیگه باید برم
_صبر کن منم بیام
۸.۸k
۰۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.