چون جدا گشت

چون جدا گشت
عاشق از معشوق

نیمه‌ای خنده بود
و نیمی درد!

غنچه با دل گرفته گفت :
زندگی ، لب زخنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است .
گل به خنده گفت :
زندگی شکفتن است ،
با زبان سبز راز گفتن است .
گفت و گوی غنچه و گل ، از درون باغچه
باز هم به گوش میرسد
تو چه فکر می کنی ؟
راستی کدام یک درست گفته اند ؟
من که فکر می کنم
گل به راز زندگی اشاره کرده است
هر چه باشد او گل است
گل ، یکی دو پیرهن
بیشترپاره کرده است بعد هررنجی صبری بباید بود تا شاید بگیرد جوابی
دیدگاه ها (۷)

پندواندرز🌹 🌹 🌹 این دو تعریف را به خاطر بسپارید:ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﯾﻌﻨﯽ:...

ماه می گوید: حسینبا آه می گوید: حسینآیه آیه حضرت اللّه می گو...

در میان خاطراتم با تو خلوت می کنمبی قرار و بی صدا باتوصحبت م...

ﺗﻨﻬــﺎ ﺯﺧــﻢ ﺯﻧــﺪﮔــی اﻡ...💔 ﺗــﻮیے ...💔 ﻫﻤــﻪ ﺑــﻪ ﺯﺧــﻢﻫ...

چپتر ۵ _ نقشهاوایل دانشگاه، لیندا خودش را مثل یک سایه نگه می...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۲۴(گوينده :میتسوری :)صدای گیتار؟ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط