در گلوگاه من

در گلوگاهِ من
درختِ سیبی هست
که از آن
مردی را
بر دار کرده‌اند.
اگر دهان می‌گشایم
و روی می‌گردانی
بگردان،
اما به قدمتِ عشق سوگند
که تباهیِ من
از مِی و افیون نیست؛
اوست که در گلوگاهم
آویخته است و
می‌پوسد
آرام آرام...

#لئوناردو_آلیشان
#احمد_شاملو
دیدگاه ها (۱)

با آنکه نان‌ برکت استتو اما برایم ، شراب باش ..بگذار با تو م...

کوه‌ها باهم‌اند و تنهایندهمچو ما، باهمانِ تنهایان!#احمد_شامل...

شانه‌ات مُجابم می‌كنددر بستری‌ كه عشق تشنگی‌است،#احمد_شاملو

تو كیستی، كه من اینگونه بی تو بی تابم؟شب از هجوم خیالت نمی ب...

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط