شب

شب

را که به گیسوانت

زنجیر می کنی

آرام آرام و ذره ذره

از قید غم رها میشوم


#امیرعباس_خالقوردی
دیدگاه ها (۱)

وقتی نیستیڪلافہ می‌شومهمیڹ ڪہ با تہ‌مانده خیالت خودم رانڪَه ...

بی توانگار نه انگار کهدنیایی بود . . . با توانگار نه انگار ک...

وقت رفتنتباران گرفتتکه ای ابر از آسمان کنده شدو تکه ای از دل...

با چتر و تنهاییدارد هماهنگیباران و دلتنگی....#علیرضا_فولادی

کم یا زیاد اش که باره خر می گیرهپول خشک رو دویده ور ور می گی...

السّلام علیک یا صاحب العصر و الزّمانشاید دلت بسوزد و رحمی به...

این چیزها رو می بینیایناها جوابهکه کار ات می توانست ساختولی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط