یک شعر، یک بهانه ی بهتر به جای چای
یک شعر، یک بهانهی بهتر به جای چای
یک استکان خیالِ مصوّر به جای چای
آرامش صدای تو وقتی که میبَرد
ما را به خلسههای مکرّر به جای چای
دیگر چه جای واهمه؟ در این سکوتِ محض
فنجانی از ترانه بیاور به جای چای
در ذهنِ استکانِ تهی از کمانچهام
حتماً بریز یک نُت دیگر به جای چای
برگشته از ملالِ همین روزمرّگی
بگذار روی شانهی من سر به جای چای
پلکی بزن، برای منِ تشنهتر بریز
یکجفت چشم قهوهایِ تَر به جای چای
با من بنوش ای غمِ جامانده در دلم
یک شعر -یک خیالِ مصوّر- به جای چای...
#سید_حبیب_نظاری
یک استکان خیالِ مصوّر به جای چای
آرامش صدای تو وقتی که میبَرد
ما را به خلسههای مکرّر به جای چای
دیگر چه جای واهمه؟ در این سکوتِ محض
فنجانی از ترانه بیاور به جای چای
در ذهنِ استکانِ تهی از کمانچهام
حتماً بریز یک نُت دیگر به جای چای
برگشته از ملالِ همین روزمرّگی
بگذار روی شانهی من سر به جای چای
پلکی بزن، برای منِ تشنهتر بریز
یکجفت چشم قهوهایِ تَر به جای چای
با من بنوش ای غمِ جامانده در دلم
یک شعر -یک خیالِ مصوّر- به جای چای...
#سید_حبیب_نظاری
۷.۶k
۱۱ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.