چندشاتی
"چندشاتی"
p.۳
پسر به صورت دختر خیره شد و دنبال نشانه ای از درد و ناراحتی دختر در صورتش بود..
- آخه نشخصه پرنسسم هنوز ناراحته..
+جونگکوک..نکن
پسر کتابو بست و سرشو توی گردن دختر برد
-ببخشید بانوی من
دختر نفس عمیقیکشید..چیزینگفت..
+باشه..نکن
-هنوز رضایت کامل نداری ، دورت بگردم
آروم بوسه ای روی گونه دختر زد
+اه کوک..
-جونم؟
+باشه باشه بخشیدمت..
پسر لبخندی از روی رضایت زد و بوسه ای آروم روی لب دختر کاشت..
+عاشقتم
-من بیشتر پرنسسم...
the end...
p.۳
پسر به صورت دختر خیره شد و دنبال نشانه ای از درد و ناراحتی دختر در صورتش بود..
- آخه نشخصه پرنسسم هنوز ناراحته..
+جونگکوک..نکن
پسر کتابو بست و سرشو توی گردن دختر برد
-ببخشید بانوی من
دختر نفس عمیقیکشید..چیزینگفت..
+باشه..نکن
-هنوز رضایت کامل نداری ، دورت بگردم
آروم بوسه ای روی گونه دختر زد
+اه کوک..
-جونم؟
+باشه باشه بخشیدمت..
پسر لبخندی از روی رضایت زد و بوسه ای آروم روی لب دختر کاشت..
+عاشقتم
-من بیشتر پرنسسم...
the end...
- ۱.۲k
- ۱۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط