پارت

پارت ۱۱
بیدار شدم گوشیم رو دیدم ساعت ۹:۴۵ بود
ا/ت : ای وای خاک تو سرت ا/ت ساعت دهه زود رفتم مسواک زدم یه چیزی خوردم و بعد رفتم لباس پوشیدم و آرایش کردم ( پارت ۲،۳،۴ عکسش هست ) وبعد از خونه زدم بیرون سوار تاکسی شدم رفتم اون پارکی که گفته بود و دیدم آقای رئیس اونجاست رفتم سمتش و گفتم زیاد منتظر موندید معذرت میخوام گفت
آ : نه تازه همین الان رسیدم بیا بشین صحبت کنیم .
رفتم و نشستم و گفتم
ا/ت : بفرمائید
آ : خوب راستش میخوام در مورد کارت باهات صحبت کنم راستش موفق شدی تونستی کار پیدا کنی اونم یه جای مشهور
ا/ت : ا/ت از خوشحالی تعجب کرده بود یهو جیغ کشید و گفت آخجونننننننن بلاخره و بعد
آ : لطفا آروم باشید خانم ا/ت
ا/ت : ببخشید خوب حالا کجا کار میکنم گفتید مشهور
آ : بله خیلی مشهور یه جوری که فکرشم نمیکنید راستش قراره پیش ........ کار کنید
ا/ت :
______________________________________________________________________________________________________________________________
دیدگاه ها (۴)

اعتماد به نفس جین رو دوست دارم 😂😂🤣🤣

💜 یا 🖤من خودم بنفش 💜

راستی می خواستم بگم اصکی تو پیج من کاملا آزاده هر کدوم میخوا...

میخوام همین الان پارت ۱۱ فیک رو بزارم بزارم یا نه ؟

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط