پارت

پارت 12

خون تو رگام جم شد....
ویو جونگکوک
یه نفس عمیق کشیدم بعد ا/ت گفت
ا/ت: ارباب میتونم برم دستشویی ( اروم)
جونگکوک: بهم اینجا بگو جونگکوک و نه نمیتونی
ا/ت: زود برمیگردم
جونگکوک: باشه سریع برو ولی با بادیگارد
ا/ت: باشه ممنون( میخواست بره)
که... جونگکوک گفت
جونگکوک: وایسا
ا/ت: اهوم
جونگکوک: فکر فرار هم به سرت نزنه
ا/ت: نه فقط میخوام برم سرویس
جونگکوک: برو
( ا/ت رفت )
ویو ا/ت
توی دستشویی بودم که وقتی رفتم بیرون دیدم....
دیدگاه ها (۰)

پارت 13 دیدم.... چند تا دختر روبه روم وایستادن یه دونه از او...

و....ویو جونگکوک رسیدیم عمارت بدون اینکه توجه بهش کنم رفتم ب...

سوار ماشین شدیم رسیدیم که جونگکوک گفت جونگکوک: از کنارم جم ن...

پارت 10 بادیگارد رفت بیرون و جعبه رو باز کردم دیدم یه لباس خ...

پارت 9 ویو ا/تپشتمو نگاه کردم و بله جنابعالی پشت سرم بودن فک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط