پدرم می گفت
پدرم می گفت:
روی پل های هوایی
در مترو
مقابل نیمکت ها
نفس های بیشتری حبس می شود
یکی از ترس
آن یکی از شلوغی
و دیگری از تنهایی
اما من یک جای دیگر هم می شناسم
آینه ی جیبی یک زن
وقتی به خودش نگاه می کند!
#ایمان_سیدی
روی پل های هوایی
در مترو
مقابل نیمکت ها
نفس های بیشتری حبس می شود
یکی از ترس
آن یکی از شلوغی
و دیگری از تنهایی
اما من یک جای دیگر هم می شناسم
آینه ی جیبی یک زن
وقتی به خودش نگاه می کند!
#ایمان_سیدی
- ۹۷۳
- ۰۴ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط