پارت

پارت ٣
هزار و یک شب

میخواستم جواب اون هفتا پسر رو بدم که
لیا زودتر از من جواب داد
لیا:شما آقایون جذاب برادرید
نامجون:نه ما از همون اول باهم رفیق بودیم
ا/ت:به درک
جیمین:مثل اینکه تو مثل رفیقت ادم نیستی
جین:باید ادمت کنیم
ا/ت:لیا رو اینجوری نبین اون الان مسته
لیا رو کولم گزاشتم رفتیم سوار ماشین لیا شدم لیا رو گزاشتم ر صندلی عقب
ویو فردا
از خواب بیدار شدم با خوشحالی
امروز میرم خونه خودم
اخجون
ویو تو ماشین
ا/ت:لیا من خونه تنهام بیا خونه من تروخدا
لیا:کو ببینم چی میشه
ادامه پارت بعد
دیدگاه ها (۰)

پارت ٢ هزار و یک شباز بابام خدافظی کردم سوار شدم حرکت کردیم ...

پارت یک هزار و یک شبسلام من ا/ت هستم من تو امریکا با پدرم زن...

فیک به من نگاه کن اسممو صدا کن پارت (۶)

فیک به من نگاه آن اسممو صدا کن پارت (۷)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط