🖤فیک مافیایی شب پارت 24🖤
🖤فیک مافیایی شب پارت 24🖤
دوجین: خیلی عصبانیم چطور تونستن انبار
اسلحه منو خالی کنن...
مستر کوک منتظر انتقام من باش..
سامون (بادیگارد و دست راست دوجین)
سامون: بله ارباب..؟
دوجین: کوک نامزدش رو خیلی دوس داره.؟
سامون: ارباب جاسوس هایی ما
خبر اوردن که به دختره خیلی اهمیت میده..
دوجین: پس دیگه خودت
بلدی چیکار کنی...
سامون: بله ارباب.....
کوک: من تازه فهمیدم که چقدر رونا رو
دوس دارم.. ولی رونا اگه اینجا بمونه خیلی
براش خطرناکه...
رونا: کوک صدام کرد رفتم پیشش..
کوک چیزی احتیاج داری..؟
کوک: نه.. میخوام باهات حرف بزنم..
خوب رونا...... من.. دوستت.. دارم.
خیلی زیاد ولی یه مشکلی هست..
رونا: وقتی گفت دوسم داره ذوق مرگ شدم
ولی گفت یه مشکلی هست که خیلی
دپرس شدم..
کوک: دیدم چجوری حالت چهرش
از خوشحالی به دپرس تعغییر کرد..
رونا چی شد..؟
دوجین: خیلی عصبانیم چطور تونستن انبار
اسلحه منو خالی کنن...
مستر کوک منتظر انتقام من باش..
سامون (بادیگارد و دست راست دوجین)
سامون: بله ارباب..؟
دوجین: کوک نامزدش رو خیلی دوس داره.؟
سامون: ارباب جاسوس هایی ما
خبر اوردن که به دختره خیلی اهمیت میده..
دوجین: پس دیگه خودت
بلدی چیکار کنی...
سامون: بله ارباب.....
کوک: من تازه فهمیدم که چقدر رونا رو
دوس دارم.. ولی رونا اگه اینجا بمونه خیلی
براش خطرناکه...
رونا: کوک صدام کرد رفتم پیشش..
کوک چیزی احتیاج داری..؟
کوک: نه.. میخوام باهات حرف بزنم..
خوب رونا...... من.. دوستت.. دارم.
خیلی زیاد ولی یه مشکلی هست..
رونا: وقتی گفت دوسم داره ذوق مرگ شدم
ولی گفت یه مشکلی هست که خیلی
دپرس شدم..
کوک: دیدم چجوری حالت چهرش
از خوشحالی به دپرس تعغییر کرد..
رونا چی شد..؟
۲۴.۶k
۱۶ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.