وقتی برادر دوستت بود ...
وقتی برادر دوستت بود ...
پارت اول
_____________
ساعت نزدیک های شیش صبح بود ولی داشت پیاده تو خیابون رد میشد و سمت مقصدش میرفت درسته اون یه دختر تک و تنها بود که خیلی وقت بود پدر و مادرش رو از دست داده بود اون جزو اون بچه پولدار هایی نبود که باباش ثروتمند باشه و با پول باباش زندگی کنه خونه ای که خریده بود با پول چند سال کار کردنش بود مغازه ای که توش کار میکنه هم همینطور که مغازه پر از لباس های مجلسی و بیرونی شیک و قشنگ که کنارش که گل فروشی بود که اونم برای همین دختر بود ....خونه ای که خریده بود چهار تا اتاق داشت که تو مرکز شهر بود داشت کِر کِره ریموتی مغازه رو روشن کرد و وارد مغازه شد بعد از یک ساعت تمیز کاری بالاخره مغازه رو باز کرد
پرش زمانی
ساعت نزدیک های پنج بعد از ظهر بود که مغازه رو دست فروشنده ها سپرد و رفت
رفت و یکم برای خودش و برای خونش خرید کرد و به سمت خونه رفت
با ورودش به خونه صدای جیغ های دوستش رو شنید پس با نگرانی سمتش رفت
+یونا ...یوناا چیشده؟! (نگران)
@برادرام قراره بیانن هوووو
+ب،برادرات ؟؟
@اوه ....آره بهت گفته بودم من هفت ها برادر دارم
+بله گفته بودید پدرتون کارخونه جوجه کشی راه انداخته بود
@(خنده) خب ...الان میخوان از آمریکا بیان ...میخوان مهاجرت کنند بیان اینجا
+بیان اینجا ؟!
@اره ....خونه دارن هاا ...فقط خونه شأن هنوز آماده نشده برای همین من گفتم اگر اشکال نداره بیان اینجا هومم؟!
+نه عیب نداره ...فقط کی میان ؟!
@دو یا سه روز دیگه
+باشه ....خوشحال میشم با هاشون آشنا بشم
@(لبخند )
+پس ...بیا خونه رو تمیز کنیم
@باشه ...
شروع کردن به تمیز کردن خونه بعد از دو ساعت تمیز کردن تمام شد
@آخیشش
+ببین من میرم یکم بخوابم خب ؟!
@باشه برو
رفتم تو اتاق دراز کشیدم که ...
که گوشیم زنگ خورد
+بله ؟!
& ا.ت منم بکهیون
+اوو بکهیونااا خوبی ؟! کجایی ؟! چه خبر ؟!
&یا آروم باش ...خوبم ...ببینم تو هنوزم سئولی ؟!
+اوهوم
&من برای دو روز دیگه بلیط دارم یعنی بلیطم برای دو روز دیگه ساعت دو بعدازظهر هست که ...ساعت پنج میرسم
+خب ؟!
&میای دنبالم ؟!...
+آره آره ...
&میگم که بیام خونه شما ؟!
+خ،خونه ما ...چیزه ...آره بیا خیلی خوبه
&پس بای بای
+بای بای
گوشی رو قطع کردم
فا،کککک ....خدایا همین رو کم داشتیم ...برادر های یونا با بکهیون تو یه خونه ...ش،تتتت جیغغغ.
پرش زمانی به دو روز بعد
تند تند داشت میدوید ون اجاره کرده بود و دیر رسیده بود به فرودگاه که ...
نظر یادت نره رفیق
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#fake#JUNGKOOK
پارت اول
_____________
ساعت نزدیک های شیش صبح بود ولی داشت پیاده تو خیابون رد میشد و سمت مقصدش میرفت درسته اون یه دختر تک و تنها بود که خیلی وقت بود پدر و مادرش رو از دست داده بود اون جزو اون بچه پولدار هایی نبود که باباش ثروتمند باشه و با پول باباش زندگی کنه خونه ای که خریده بود با پول چند سال کار کردنش بود مغازه ای که توش کار میکنه هم همینطور که مغازه پر از لباس های مجلسی و بیرونی شیک و قشنگ که کنارش که گل فروشی بود که اونم برای همین دختر بود ....خونه ای که خریده بود چهار تا اتاق داشت که تو مرکز شهر بود داشت کِر کِره ریموتی مغازه رو روشن کرد و وارد مغازه شد بعد از یک ساعت تمیز کاری بالاخره مغازه رو باز کرد
پرش زمانی
ساعت نزدیک های پنج بعد از ظهر بود که مغازه رو دست فروشنده ها سپرد و رفت
رفت و یکم برای خودش و برای خونش خرید کرد و به سمت خونه رفت
با ورودش به خونه صدای جیغ های دوستش رو شنید پس با نگرانی سمتش رفت
+یونا ...یوناا چیشده؟! (نگران)
@برادرام قراره بیانن هوووو
+ب،برادرات ؟؟
@اوه ....آره بهت گفته بودم من هفت ها برادر دارم
+بله گفته بودید پدرتون کارخونه جوجه کشی راه انداخته بود
@(خنده) خب ...الان میخوان از آمریکا بیان ...میخوان مهاجرت کنند بیان اینجا
+بیان اینجا ؟!
@اره ....خونه دارن هاا ...فقط خونه شأن هنوز آماده نشده برای همین من گفتم اگر اشکال نداره بیان اینجا هومم؟!
+نه عیب نداره ...فقط کی میان ؟!
@دو یا سه روز دیگه
+باشه ....خوشحال میشم با هاشون آشنا بشم
@(لبخند )
+پس ...بیا خونه رو تمیز کنیم
@باشه ...
شروع کردن به تمیز کردن خونه بعد از دو ساعت تمیز کردن تمام شد
@آخیشش
+ببین من میرم یکم بخوابم خب ؟!
@باشه برو
رفتم تو اتاق دراز کشیدم که ...
که گوشیم زنگ خورد
+بله ؟!
& ا.ت منم بکهیون
+اوو بکهیونااا خوبی ؟! کجایی ؟! چه خبر ؟!
&یا آروم باش ...خوبم ...ببینم تو هنوزم سئولی ؟!
+اوهوم
&من برای دو روز دیگه بلیط دارم یعنی بلیطم برای دو روز دیگه ساعت دو بعدازظهر هست که ...ساعت پنج میرسم
+خب ؟!
&میای دنبالم ؟!...
+آره آره ...
&میگم که بیام خونه شما ؟!
+خ،خونه ما ...چیزه ...آره بیا خیلی خوبه
&پس بای بای
+بای بای
گوشی رو قطع کردم
فا،کککک ....خدایا همین رو کم داشتیم ...برادر های یونا با بکهیون تو یه خونه ...ش،تتتت جیغغغ.
پرش زمانی به دو روز بعد
تند تند داشت میدوید ون اجاره کرده بود و دیر رسیده بود به فرودگاه که ...
نظر یادت نره رفیق
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#fake#JUNGKOOK
۹.۲k
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.