Part

Part⁴
عضو هشتم اجباری
.
.
شکه شدم و خشکم زده بود اما همراهیش کردم و روم خیمه زد بعد 2 مین ازم جدا شد و بهم لبخند زد چرخیدم و روش خیمه زدم
_ خیلی شیطونی
+ (تقلا برای فرار) کمک
_ فقط منو تو اینجاییم ولی می‌زارم بری
+ (بیرون دادن نفسش با صدا)
از روش بلند شدم
_ نظرت چیه رو اولین همکاری که قراره داشته باشیم کار کنیم؟
+ فکر خوبیه
با هم کار کردیم و یه آهنگ کامل درس کردیم
+ هوفففف تموم شد بالاخره
_ آره خیلی خسته شدیم
★فردا تو کمپانی★
ویو ات
با نامجون رفتم کمپانی اما اتفاق دیشب... چطوری بوسیدمش؟؟ اصلا چرا بوسیدمش؟ تو همین فکرا بود که رسیدیم پیش اعضا
جیمین: شب چطور بود؟
ات و نامجون: (نگاه کردن به هم و جر خوردن از خنده)
_ خب ما یه آهنگ ساختیم
شوگا: تو یه شب!!!!
+ بله چه انتظاری داشتی؟
شوگا: هیچی ادامه بدید
_ خب بیاین ببینید
"یک ماه بعد"
ویو ات
با اعضا اجرا داشتیم آلبوم مشترکمون واقعا ترکونده بود کای هم دست از سرم برداشته بود یه دوست دختر پیدا کرده بود و عاشقش بود و ما فقط هم گروه بودیم
_ خب خب استراحت کنید آماده شید برای اجرای بعد...ات؟کجایی بعدی سولوی توعه
+ اینجام الان می‌رم
لباسم باز بود اما خوشکل بود(اسلاید 2) رفتم جلو نامجون که حس کردم زبونش بند اومده اما اخم کرد
_ خیلی بازه
+ وا گیر نده دیگه
_ گفتم بازه برو عوضش کن
+ استایلیست داده و نمی‌تونی تغییر بدی چون دستور شخص رئیسه
_ هوفففففف
رفتم رو صحنه و اجرا کردم فک نمی‌کردم یه روز اقیانوسی از آرمی بمب و ynk ring ها رو(اسم لایت استیک فندومش ynk) با هم ببینم خیلی شوق داشتم بعد اجرا چراغ‌ها 10 ثانیه خاموشو بعد روشن شد و اعضا رو کنارم دیدم و بهترین اجرامون رو انجام دادیم بعدم با نامجون رفتم خونه راستی منو نامجون با هم رابطه داریم اما کسی نمی‌دونه تو سالن تمرین وقتی کسی نبود بهم اعتراف کرد و الان زندگی خوبی داریم
.
.
به نظرتون ادامش بدم؟ یا همینجا تموم شه؟ کام بزارید
دیدگاه ها (۶)

P¹شکوفه اشک‌و‌خون..ویو سوجیمن جئون سوجی هستم 12 سالمه مامانم...

P²شکوفه اشک‌و‌خون..2 سال بعد= دوباره بگو ببینمدزد: ب...ب..با...

Part³عضو هشتم اجباری..+ اما تو یه پسری و من دختر و آرمیا رو ...

Part²عضو هشتم اجباری..ویو ا.تنامی منو برد تو سالن تمرین... و...

کاش براتون مهم بودم

فیک عشق های وحشی پارت «۲»

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط