لرزبانم افتخارمیکنم

آره من هیچ وقت دختر خاصی نبودم
یه دختر معمولی با موهای مواج قهوه‌ای و چشمایی ب همین رنگ ...
خبری از موی بلوند و چشمان رنگی و چیز متفاوتی که خاصم کنه نبود ...
دختری که وقتی باهاش میرفتی کافی شاپ به جای لاته یا چیز مخصوصی چای یا گل‌گاوزبان سفارش می‌داد ...
دختری که ترجیح می‌داد ولیعصر و باهات راه بره و عکس بگیره تا اینکه بره بشینه تو یه رستوران شیک ...
دختری که اوج آرایشش ریمل و رژ لب بود ...
انقدر معمولی که میتونی نشونه‌هامو توی هرکسی بعد من پیدا کنی ...
وقتی خنده‌های از ته دل دخترک ۳سالتو ببینی که اشک از چشمش میاد ...
وقتی ذوق کردناش از دیدن عروسکی که براش می‌گیری و می‌بینی ...
وقتی صورت غرق در آرایش زنی ک کنارت نشسته رو می‌بینی ...
وقتی دختر عکـاس عروسیتونو می‌بینی ...
وقتی دست مملو از عسلتو میزاری توی دهن عروست و اون حرکت خاصی نمی‌کنه ...
وقتی سر سفره عقدت یکی با تموم شیطنت می‌خندونتت ...
من اون کاشی‌ام که وقتی همه‌ی اینارو می‌بینی توی دلت میگی ...

اون کاشی که وقتی می‌بینی ، هنوز همونی‌ام که قبلا بودم ...
با همون خنده‌ها ،
همون انرژی ،
همون موها یکم بلندتر ،
همون دختر ...
یکم پیر تر .#amir💔
دیدگاه ها (۶)

قد

گوشت قلقلی

ساختگی خودم

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۴

ری اکشن پسرای HP چه جوری خواستگاری می کنند(درخواستی)

SENARIO::LAVE IS IOST(عشق گم شده)::PART:: 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط