خانواده سیاه پارت
خانواده سیاه 🖤 ( پارت ۵ )
( صبح )
املی : بچه ها !
آنا : بله ؟
املی : من بانی رو ببرم دامپزشکی !
الی : چی شده ؟
املی : هیچی ! دکتر گفته باید چک بشه ! 🙂
الی : آها فکر کردم چیزی شده 😅
( املی و بانی رفتن )
( صدای زنگ موبایل 📞 )
املی : الو !
+ : الو سلام ! دختر خاله عزیزم املی 🩷
املی : عه ! الین❗
+ : میخوام فردا بیام خونتون 😀
املی : اوکی 😊 بای 🤗
( قطع )
و رسیدیم ... نشستم تو اتاق انتظار ... که یه پسر با چهره ای عصبانی وارد شد ! رو صورتش یه زخم بود و با یک گربه سیاه با چشم های آبی وارد شد ! 🐈⬛
املی : چی ! این پسره چقدر اشناس !
( چشم های قرمز براق ! موهای ... سیاه ولی بدون ماسک بود )
املی : نکنه این همون دزده ؟ 💔
اونم با عصبانیت بهم زل میزد ! 😠
یه خانومی اومد و گفت : نوبت شماره 7️⃣8️⃣
همون پسره بلند شد با صدای عصبی گفت : من اول میرم ❗
خانوم : 😶
املی : صبر کن 😕 من شماره ۷۸ هستم و نمیخوام کسی نوبتم رو بگیره ☹️
پسره : آه ! ببینید خانوم کار من ضروری 😤
کمی رفتم عقب و نفس عمیق کشیدم !
املی : من نوبتم رو به کسی نمیدم آقا 🙄
پسره نهم نزدیک شد و گفت : کسی نظر شما رو نخواست و رفت تو اتاق !
املی : ... بی تربیت 😑
ادامه دارد 🩷
( صبح )
املی : بچه ها !
آنا : بله ؟
املی : من بانی رو ببرم دامپزشکی !
الی : چی شده ؟
املی : هیچی ! دکتر گفته باید چک بشه ! 🙂
الی : آها فکر کردم چیزی شده 😅
( املی و بانی رفتن )
( صدای زنگ موبایل 📞 )
املی : الو !
+ : الو سلام ! دختر خاله عزیزم املی 🩷
املی : عه ! الین❗
+ : میخوام فردا بیام خونتون 😀
املی : اوکی 😊 بای 🤗
( قطع )
و رسیدیم ... نشستم تو اتاق انتظار ... که یه پسر با چهره ای عصبانی وارد شد ! رو صورتش یه زخم بود و با یک گربه سیاه با چشم های آبی وارد شد ! 🐈⬛
املی : چی ! این پسره چقدر اشناس !
( چشم های قرمز براق ! موهای ... سیاه ولی بدون ماسک بود )
املی : نکنه این همون دزده ؟ 💔
اونم با عصبانیت بهم زل میزد ! 😠
یه خانومی اومد و گفت : نوبت شماره 7️⃣8️⃣
همون پسره بلند شد با صدای عصبی گفت : من اول میرم ❗
خانوم : 😶
املی : صبر کن 😕 من شماره ۷۸ هستم و نمیخوام کسی نوبتم رو بگیره ☹️
پسره : آه ! ببینید خانوم کار من ضروری 😤
کمی رفتم عقب و نفس عمیق کشیدم !
املی : من نوبتم رو به کسی نمیدم آقا 🙄
پسره نهم نزدیک شد و گفت : کسی نظر شما رو نخواست و رفت تو اتاق !
املی : ... بی تربیت 😑
ادامه دارد 🩷
- ۳.۰k
- ۲۷ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط