کاش لبخند هیچکس تلخ نبود ک لازم باشد آن را با شیره ی وجود

کاش لبخند هیچکس تلخ نبود ک لازم باشد آن را با شیره ی وجودش درآمیزد
کاش دل هیچکس شکسته نبود ک مجبور شود آن را زیر تکه استخوان هایش قایم کند
کاش چشم هیچکس گریان نبود ک بخواهد با دستان بی جانش پاک کند
یا کاش کسی بود ک لبخند تلخت را میبوسید تا قند را در دلت آب کند
یا کاش کسی بود که دل شکسته ات را مرحم بود
یا کاش کسی بود که چشمانت از شوق بودنش خیس میشد
اصلا کاش این کاش ها کم توقع تر ساز میزدند چه بسا میتوانستم با سازش برقصم