دست خیال را گرفته

دست خیال را گرفته
به خیابان میروم
سنگین قدم میزنم
گاهی
به خستگی شانه پیاده رو
فکر میکنم
نکند تاب نیاورد
این با هم بودن را

#امیرعلی_قربانی




#عکس_نوشته👌
دیدگاه ها (۱)

اه ای زوال دردبه دور رفته از مرگبه خواب کدامین گناه اسوده ای...

تماشاگه رازنگاه نهفته در چشمهایش #امیرعلی_قربانی #عکس_نوشته👌

او می رفت ودر من قاصدکی بودکه رویایش رابه باد می سپرد #امیر...

او دزد خندهای من استبعد از اوائینه دیگر لبخند ندارد #امیر...

دلم برات یزرع شده پیشی عصبانی من میشه زودی برگردی دلم برات ی...

"𝙼𝚈 𝙷𝚄𝚂𝙱𝙰𝙽𝙳 𝚆𝙸𝙵𝙴""𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟽"با صدایی که به زور شنیده میشد گفت :...

جیمین فیک زندگی پارت ۳۸#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط